ما در یادداشت گذشته تحت عنوان"انسان شناسی ناقص و مادی علت خشونت و قتل در جامعه است" به ریشه این گونه خشونت و قتل‌ها اشاره کردیم که علت اصلی این گونه مسائل تعاریف ناقص و مادی جریان‌ها غیر دینی از انسان است. این جریان‌ها متاسفانه انسان را همانند حیوانات نگاه و بررسی می‌کنند و فقط یک بعُد مادی و فیزیکی را برای انسان در نظر گرفتند و اعتقاد دارند که انسان همین جنبه مادی و فیزیکی است و تفاوتی بین انسان و دیگر موجودات قائل نیستند. 
به گزارش تابناک کردستان، هر چند بعضی اوقات ادعای کرامت و شرافت برای انسان دارند، اما سوال اینجاست که این کرامت و شرافت را به چه جنبه‌ای از انسان دادند؟ آن‌ها که جنبه غیر مادی یا همان بخش اصلی اصلی انسان را قبول دارند، پس این کرامت و شرافت را از کجا آوردند؟ آن‌ها مجبور هستند که کرامت و شرافت انسانی را به جنبه مادی و فیزیکی بدهند که در این صورت حیوانات هم به دلیل داشتن جنبه فیزیکی و مادی صاحب کرامت و شرافت هستند و ما امروز متاسفانه نتیجه این نگاه را در زندگی بعضی از افراد با سگ‌ها و گربه‌های خانگی مشاهده می‌کنیم.
ما منکر جنبه مادی و فیزیکی انسان نیستیم، اما اعتقاد ما اینست که انسان به معنای واقعی کلمه همان جنبه روحی و انسانیت یا "خود واقعی" است که اگر کسی این جنبه را فراموش کنند از انسان بودن دور شده است و صرفا جنبه مادی بودن و یا ایستادن بر روی دو پا نشانه انسان بودن نیست. اگر ما این تعریف اشتباه و غلط این جریان‌ها را قبول کنیم باید گفت که همه جنایتکاران و ستمگران تاریخ بشریت انسان بودند، در حالی که هیچ کدام از آن‌ها به معنای واقعی کلمه انسان نبود بلکه فقط بر روی دو پای ایستاده بودند.
از طرف دیگر این جریان‌ها برای توجیه خشونت و قتل‌ها متاسفانه به شرایط اجتماعی و اقتصادی توجه می‌کنند و اعتقاد دارند که انسان در یک جبر اجتماعی اسیر شده است و از خودش اختیاری ندارد، این تلقی از انسان بخاطر اعتقاد آن‌ها به داشتن جنبه مادی و فیزیکی است که تفکر کردن و اختیار داشتن را از انسان سلب خواهند کرد.
وقتی انسان همانند مابقیه موجودات و حیوانات فقط جنبه مادی داشته باشد مسلما نمیتواند تفکر کند، نمیتوان اختیار داشته باشد و باید منتظر دستورات از طرف کسی باشد که فلان کار را انجام دهد.
ما منکر شرایط اقتصادی و اجتماعی نیستیم، ولی با این نگاه جریان‌ها مادی مخالف هستیم و این نگاه باعث سلب مسئولیت از انسان‌ها خواهد شد و همه جنایتکاران و ستمگران را باید از تبرئه آزاد کرد و دلیل آن عدم داشتن عنصر اختیار در آنهاست و جنایتکاران قصد جنایت نداشتند بلکه این شرایط اقتصادی و اجتماعی باعث شد که آن‌ها مرتکب جنایت شود.
اگر این سخنان و استدلال درست باشد سوال اینست که تکلیف انسان‌ها بی گناه چه خواهد شد؟ مسلما انسان‌ها بی گناه و مورد تجاوز هم حق و حقوقی دارند و باید تجاوزکاران را مجازات کرد و نمیتوان به افراد بی گناه گفت" شما شانس نداشتید و گرنه اگر شرایط اجتماعی و اقتصادی درست میشد مسلما کسی به شما‌ها تجاوز نمی‌کرد" این گونه استدلالی‌ها اصلا با عقل انسانی تناسب ندارند.
از طرف دیگر وقتی این جریان‌ها اعتقاد دارند که انسان صرفا مادی و فیزیکی است مسلما نباید از کشته شدن انسان ناراحت شد و دلیل آن در داشتن جنبه مادی است. نابودی و از بین رفتن جز بخش جدای ناپذیر بودن دنیای مادی است و همه اشیا مادی اعم زنده و غیر زنده روزی نابود خواهد شد و از آن‌ها چیز باقی نخواهد ماند، پس چرا باید نسبت به کشته شدن انسان مادی ناراحت بود؟
این را به عنوان مقدمه اشاره کردیم و سوال ما اینست که در برابر این خشونت‌ها و جنایت‌ها چه کار باید کرد؟ ما در اینجا قصد بیان کردن مجازات نداریم انشاالله در یادداشت‌ها بعدی به این مسئله اشاره خواهیم کرد، ولی در اینجا ما به نهاد‌های فرهنگی از جمله صدا و سیما اشاره می‌کنیم که در برابر این خشونت‌ها و جنایت‌ها چه کار‌های انجام داده است؟
وقتی چنین اتقاقاتی در شهر و یا در سطح کشور رخ می‌دهد واقعا برای انسان جای سوال است که چرا طبقه خواص و نهاد‌های فرهنگی واقعا کاری یا عملی را انجام نمی‌دهند؟ ما نمیخواهیم مسئله از سطح کشور بررسی کنیم، هر چند باید این کار و عمل را در سطح بالاتر مدیریتی کشور و نهاد‌ها فرهنگی انجام شود، اما ما قصد داریم از صدا و سیما استان کردستان که ادعای مبارزه با فرهنگ غربی را دارد مورد انتقاد قرار دهیم.
این نهاد فرهنگی متاسفانه در برابر چنین اتقاقاتی یا فقط سکوت اختیار می‌کنند و یا می‌گویند شبکه استانی ما بالا ۸۶ درصد مخاطب در داخل و خارج جذب کرده است. جذب بالا ۸۶ درصد نشانه موفقیت این نهاد فرهنگی نیست، بلکه تاثیر این نهاد فرهنگی در سبک زندگی و اندیشه جامعه ملاک و مبنای موفقیت است.
اگر سبک زندگی و اندیشه جامعه نسبت به انسان و جهان پیرامون در مسیر تعالی انسانیت قرار گرفته باشد میتوان آن را نشانه موفقیت این نهاد فرهنگی دانست، در حالی که صدا و سیما استانی ما متاسفانه به این مسئله توجه نمی‌کنند و جای تاسف است که مدیران ارشد این نهاد هنوز این نکات ساده را درک نمی‌کنند.
از طرف دیگر این نهاد ادعای مبارزه با فرهنگ غرب را دارد و تلاش و کوشش می‌کنند که با برنامه‌های شاد بتوانند مخاطبان را جذب کنند تا جامعه جذب فرهنگ غربی نشود، اما مسئله اینجاست که منظور از فرهنگ غربی چیست؟ منظور ما از فرهنگ غربی مسلما فرهنگ غیر انسانی از جمله نگاه حیوانی و صرفا مادی به انسان و همچنین ترویج ازدواج‌ها غیر انسانی از جمله ازدواج همجنس گرایی است.
ما با فرهنگ کار دسته جمعی و قانون مداری که جنبه مثبت فرهنگ غرب است کاری نداریم و باید تلاش و کوشش کرد که این جنبه‌های مثبت فرهنگ غرب را در خودمان جذب کنیم، ولی مسئله مهم برای ما همان جنبه‌ها فرهنگ غیر انسانی دنیای غرب است که صدا و سیما ما به جای اینکه به این گونه مسائل توجه کنند متاسفانه کل تلاش و کوشش خودشان را در موسیقی خلاصه کردند.
ما قبول داریم که موسیقی جزیی از فرهنگ قوم کرُد است نه کل فرهنگ ما. مدیران صدا و سیما استان کردستان متاسفانه هنوز فرق بین جز و کل را نمی‌دانند و ارتباط بین جز و کل به این صورت است که جز‌های در مسیر کل‌ها حرکت کنند، به عبارت دیگر باید به اجزای توجه کرد، ولی نباید یک جز را فدای کل کرد.
موسیقی جز فرهنگ قوم کرُد است، ولی آیا باید کلیات قوم کرُد را فدای موسیقی کرد؟ آیا قوم کرُد نیاز به تفکر و اندیشه نسبت به انسان و جهان هستی ندارد؟ چقدر صدا و سیما استان کردستان به این اجزای دیگر قوم کرُد توجه کرده است؟ چرا به دیگر اجزای قوم کرُد توجه نمی‌کنند؟ قوم کرد نیاز به توسعه اقتصادی و سیاسی دارد و همه این اجزای یک کلیاتی را به نام قوم کرُد تشکیل می‌دهد که باید به آن‌ها توجه کرد نه اینکه یک جز را نگاه کرد و مابقیه اجزای دیگر را محروم کرد.
صدا و سیما استان کردستان چند برنامه در خصوص نقد فرهنگ غیر انسانی غربی دارد؟ چند میزگرد در این خصوص برگزار کرده است؟ علت اصلی این رویکرد به مسائل فرهنگی در صدا و سیما استان کردستان نادانی و چاپلوسی و همچنین عدم اراده برای معرفت و شناخت به جامعه است.
متاسفانه صدا و سیما استان کردستان با روش دیگر، ولی با هدف زندگی غیر انسانی در مسیر فرهنگ غیر انسانی غربی حرکت می‌کنند. اگر هدف جذب مخاط بالا ۸۵ درصد است، مسلما فرهنگ غیر انسانی در غرب ۱۰۰ درصد مخاطب دارد.
امروز ازدواج همجنس گرایی و نگاه غیر انسانی به انسان در دنیای غرب گسترش پیدا کرده است و حتی در جامعه خودمان این مسئله را مشاهده می‌کنیم که چطور بعضی از افراد مسائل مهم انسانی از جمله آزادی و برابری را همانند حیوانات تعریف می‌کنند و این نشان می‌دهد فرهنگ غیر انسانی غربی بالا ۸۵ درصد از صدا و سیما استان کردستان جذب مخاطب کرده است.
مبارزه با فرهنگ غربی از طریق موسیقی و رقصیدن و همچنین دلقک بازی امکان پذیر نیست بلکه باید فرهنگ غیر انسانی غرب را مورد سوال و بررسی قرار داد و صورت مسئله را برای جامعه تعریف کرد که متاسفانه صدا و سیما استان کردستان در جهت پاک کردن صورت مسئله است.
صورت مسئله اینست که انسان باید در مسیر رشد و پرورش روح انسانیت حرکت کنند و جایگاه واقعی خودش را در نظام هستی پیدا کنند و مرز بین خودش و دیگر موجودات را بشناسد نه اینکه صرفا به دلیل داشتن جنبه مادی ادعای برابری بین انسان و دیگر موجودات داشته باشد. آن برابری نیست بلکه اوج نابرابری است که جریان‌ها مادی به دنبال کسب و ترویج آن هستند.
برابری انسان‌ها با یکدیگر به دلیل داشتن روح حقیقت جو و یا همان "خود واقعی" است و از این لحظ همه انسان‌ها با هر گونه تفاوت‌ها عرضی اعم رنگ، نژاد، قومیت و مذهب مخاطب پیام خداوند قرار می‌گیرند، ولی این برابری همیشگی و دائمی نیست، زیرا باید انسان به انسانیت و "خود واقعی" خودش توجه کنند و هر کس نسبت به این روح حقیقت جویی انسانی بیدار شود مسلما با دیگر انسان‌ها تفاوت خواهد داشت و این تفاوت در جنبه‌ها مادی نیست بلکه در شناخت از خودش و جایگاه او در نظام هستی است و دلیل این تفاوت حرکت در مسیر انسانیت و الهی است.
مختار سلیمانی
ما منکر جنبه مادی و فیزیکی انسان نیستیم، اما اعتقاد ما اینست که انسان به معنای واقعی کلمه همان جنبه روحی و انسانیت یا "خود واقعی" است که اگر کسی این جنبه را فراموش کنند از انسان بودن دور شده است و صرفا جنبه مادی بودن و یا ایستادن بر روی دو پا نشانه انسان بودن نیست. اگر ما این تعریف اشتباه و غلط این جریان‌ها را قبول کنیم باید گفت که همه جنایتکاران و ستمگران تاریخ بشریت انسان بودند، در حالی که هیچ کدام از آن‌ها به معنای واقعی کلمه انسان نبود بلکه فقط بر روی دو پای ایستاده بودند.
از طرف دیگر این جریان‌ها برای توجیه خشونت و قتل‌ها متاسفانه به شرایط اجتماعی و اقتصادی توجه می‌کنند و اعتقاد دارند که انسان در یک جبر اجتماعی اسیر شده است و از خودش اختیاری ندارد، این تلقی از انسان بخاطر اعتقاد آن‌ها به داشتن جنبه مادی و فیزیکی است که تفکر کردن و اختیار داشتن را از انسان سلب خواهند کرد.
وقتی انسان همانند مابقیه موجودات و حیوانات فقط جنبه مادی داشته باشد مسلما نمیتواند تفکر کند، نمیتوان اختیار داشته باشد و باید منتظر دستورات از طرف کسی باشد که فلان کار را انجام دهد.
ما منکر شرایط اقتصادی و اجتماعی نیستیم، ولی با این نگاه جریان‌ها مادی مخالف هستیم و این نگاه باعث سلب مسئولیت از انسان‌ها خواهد شد و همه جنایتکاران و ستمگران را باید از تبرئه آزاد کرد و دلیل آن عدم داشتن عنصر اختیار در آنهاست و جنایتکاران قصد جنایت نداشتند بلکه این شرایط اقتصادی و اجتماعی باعث شد که آن‌ها مرتکب جنایت شود.
اگر این سخنان و استدلال درست باشد سوال اینست که تکلیف انسان‌ها بی گناه چه خواهد شد؟ مسلما انسان‌ها بی گناه و مورد تجاوز هم حق و حقوقی دارند و باید تجاوزکاران را مجازات کرد و نمیتوان به افراد بی گناه گفت" شما شانس نداشتید و گرنه اگر شرایط اجتماعی و اقتصادی درست میشد مسلما کسی به شما‌ها تجاوز نمی‌کرد" این گونه استدلالی‌ها اصلا با عقل انسانی تناسب ندارند.
از طرف دیگر وقتی این جریان‌ها اعتقاد دارند که انسان صرفا مادی و فیزیکی است مسلما نباید از کشته شدن انسان ناراحت شد و دلیل آن در داشتن جنبه مادی است. نابودی و از بین رفتن جز بخش جدای ناپذیر بودن دنیای مادی است و همه اشیا مادی اعم زنده و غیر زنده روزی نابود خواهد شد و از آن‌ها چیز باقی نخواهد ماند، پس چرا باید نسبت به کشته شدن انسان مادی ناراحت بود؟
این را به عنوان مقدمه اشاره کردیم و سوال ما اینست که در برابر این خشونت‌ها و جنایت‌ها چه کار باید کرد؟ ما در اینجا قصد بیان کردن مجازات نداریم انشاالله در یادداشت‌ها بعدی به این مسئله اشاره خواهیم کرد، ولی در اینجا ما به نهاد‌های فرهنگی از جمله صدا و سیما اشاره می‌کنیم که در برابر این خشونت‌ها و جنایت‌ها چه کار‌های انجام داده است؟
وقتی چنین اتقاقاتی در شهر و یا در سطح کشور رخ می‌دهد واقعا برای انسان جای سوال است که چرا طبقه خواص و نهاد‌های فرهنگی واقعا کاری یا عملی را انجام نمی‌دهند؟ ما نمیخواهیم مسئله از سطح کشور بررسی کنیم، هر چند باید این کار و عمل را در سطح بالاتر مدیریتی کشور و نهاد‌ها فرهنگی انجام شود، اما ما قصد داریم از صدا و سیما استان کردستان که ادعای مبارزه با فرهنگ غربی را دارد مورد انتقاد قرار دهیم.
این نهاد فرهنگی متاسفانه در برابر چنین اتقاقاتی یا فقط سکوت اختیار می‌کنند و یا می‌گویند شبکه استانی ما بالا ۸۶ درصد مخاطب در داخل و خارج جذب کرده است. جذب بالا ۸۶ درصد نشانه موفقیت این نهاد فرهنگی نیست، بلکه تاثیر این نهاد فرهنگی در سبک زندگی و اندیشه جامعه ملاک و مبنای موفقیت است.
اگر سبک زندگی و اندیشه جامعه نسبت به انسان و جهان پیرامون در مسیر تعالی انسانیت قرار گرفته باشد میتوان آن را نشانه موفقیت این نهاد فرهنگی دانست، در حالی که صدا و سیما استانی ما متاسفانه به این مسئله توجه نمی‌کنند و جای تاسف است که مدیران ارشد این نهاد هنوز این نکات ساده را درک نمی‌کنند.
از طرف دیگر این نهاد ادعای مبارزه با فرهنگ غرب را دارد و تلاش و کوشش می‌کنند که با برنامه‌های شاد بتوانند مخاطبان را جذب کنند تا جامعه جذب فرهنگ غربی نشود، اما مسئله اینجاست که منظور از فرهنگ غربی چیست؟ منظور ما از فرهنگ غربی مسلما فرهنگ غیر انسانی از جمله نگاه حیوانی و صرفا مادی به انسان و همچنین ترویج ازدواج‌ها غیر انسانی از جمله ازدواج همجنس گرایی است.
ما با فرهنگ کار دسته جمعی و قانون مداری که جنبه مثبت فرهنگ غرب است کاری نداریم و باید تلاش و کوشش کرد که این جنبه‌های مثبت فرهنگ غرب را در خودمان جذب کنیم، ولی مسئله مهم برای ما همان جنبه‌ها فرهنگ غیر انسانی دنیای غرب است که صدا و سیما ما به جای اینکه به این گونه مسائل توجه کنند متاسفانه کل تلاش و کوشش خودشان را در موسیقی خلاصه کردند.
ما قبول داریم که موسیقی جزیی از فرهنگ قوم کرُد است نه کل فرهنگ ما. مدیران صدا و سیما استان کردستان متاسفانه هنوز فرق بین جز و کل را نمی‌دانند و ارتباط بین جز و کل به این صورت است که جز‌های در مسیر کل‌ها حرکت کنند، به عبارت دیگر باید به اجزای توجه کرد، ولی نباید یک جز را فدای کل کرد.
موسیقی جز فرهنگ قوم کرُد است، ولی آیا باید کلیات قوم کرُد را فدای موسیقی کرد؟ آیا قوم کرُد نیاز به تفکر و اندیشه نسبت به انسان و جهان هستی ندارد؟ چقدر صدا و سیما استان کردستان به این اجزای دیگر قوم کرُد توجه کرده است؟ چرا به دیگر اجزای قوم کرُد توجه نمی‌کنند؟ قوم کرد نیاز به توسعه اقتصادی و سیاسی دارد و همه این اجزای یک کلیاتی را به نام قوم کرُد تشکیل می‌دهد که باید به آن‌ها توجه کرد نه اینکه یک جز را نگاه کرد و مابقیه اجزای دیگر را محروم کرد.
صدا و سیما استان کردستان چند برنامه در خصوص نقد فرهنگ غیر انسانی غربی دارد؟ چند میزگرد در این خصوص برگزار کرده است؟ علت اصلی این رویکرد به مسائل فرهنگی در صدا و سیما استان کردستان نادانی و چاپلوسی و همچنین عدم اراده برای معرفت و شناخت به جامعه است.
متاسفانه صدا و سیما استان کردستان با روش دیگر، ولی با هدف زندگی غیر انسانی در مسیر فرهنگ غیر انسانی غربی حرکت می‌کنند. اگر هدف جذب مخاط بالا ۸۵ درصد است، مسلما فرهنگ غیر انسانی در غرب ۱۰۰ درصد مخاطب دارد.
امروز ازدواج همجنس گرایی و نگاه غیر انسانی به انسان در دنیای غرب گسترش پیدا کرده است و حتی در جامعه خودمان این مسئله را مشاهده می‌کنیم که چطور بعضی از افراد مسائل مهم انسانی از جمله آزادی و برابری را همانند حیوانات تعریف می‌کنند و این نشان می‌دهد فرهنگ غیر انسانی غربی بالا ۸۵ درصد از صدا و سیما استان کردستان جذب مخاطب کرده است.
مبارزه با فرهنگ غربی از طریق موسیقی و رقصیدن و همچنین دلقک بازی امکان پذیر نیست بلکه باید فرهنگ غیر انسانی غرب را مورد سوال و بررسی قرار داد و صورت مسئله را برای جامعه تعریف کرد که متاسفانه صدا و سیما استان کردستان در جهت پاک کردن صورت مسئله است.
صورت مسئله اینست که انسان باید در مسیر رشد و پرورش روح انسانیت حرکت کنند و جایگاه واقعی خودش را در نظام هستی پیدا کنند و مرز بین خودش و دیگر موجودات را بشناسد نه اینکه صرفا به دلیل داشتن جنبه مادی ادعای برابری بین انسان و دیگر موجودات داشته باشد. آن برابری نیست بلکه اوج نابرابری است که جریان‌ها مادی به دنبال کسب و ترویج آن هستند.
برابری انسان‌ها با یکدیگر به دلیل داشتن روح حقیقت جو و یا همان "خود واقعی" است و از این لحظ همه انسان‌ها با هر گونه تفاوت‌ها عرضی اعم رنگ، نژاد، قومیت و مذهب مخاطب پیام خداوند قرار می‌گیرند، ولی این برابری همیشگی و دائمی نیست، زیرا باید انسان به انسانیت و "خود واقعی" خودش توجه کنند و هر کس نسبت به این روح حقیقت جویی انسانی بیدار شود مسلما با دیگر انسان‌ها تفاوت خواهد داشت و این تفاوت در جنبه‌ها مادی نیست بلکه در شناخت از خودش و جایگاه او در نظام هستی است و دلیل این تفاوت حرکت در مسیر انسانیت و الهی است.
مختار سلیمانی
منبع: تابناک