مادر پسربچه کوچکی که از حادثه تروریستی مجلس،جان سالم به در برد گفت:
انتشار تصاویر پسر بچه کوچکی به نام عماد که چهارشنبه هفته گذشته همراه مادرش به مجلس شورای اسلامی در تهران مراجعه کرده بود، بازتاب وسیعی در رسانه های جهان داشت. او در مصاحبه با برخی جراید اعلام کرده که برای درمان بیماری سیروز کبدی پسرش به نماینده گلستان در مجلس مراجعه کرده بود که حادثه ترور اتفاق افتاد. وزیر بهداشت کشورمان نیز در دستوری فوری به معاون درمان خود گفته است هرچه سریع تر به وضعیت درمان این کودک رسیدگی شود.
به گزارش تابناک رضوی ،به نقل از سلامت آنلاین ، زهرا خراسانی با اشاره به این که عماد پسرش از بیماری MPS از نوع دو یا سیروز کبدی رنج می برد، گفت: مدتی بود که پسرم ناخوش احوال بود و روز به روز حالش بدتر می شد، به بیمارستان که مراجعه کردیم، او را ۱۱ روز در بخش آی.سی.یو بستری کردند و بعد او را به خانه آوردیم. با این که هنوز سه سالش هم نشده است، اما سه عمل جراحی ریه، بیضه، فتق و هیدروسل و غده مادرزادی که در گلویش داشت را پشت سر گذاشته است. هر چه می گذشت، حال پسرم بد و بدتر می شد. شکمش بدجور ورم کرده بود و برای ما هم جای سوال بود که چرا ورم کرده است. دوباره به پزشک مراجعه کردیم و دکتر گفت اول هم باید آزمایش بدهد. هزینه آزمایشش بسیار سنگین بود. شوهرم بیکار است و تنها پولی که داریم، یارانه ای است که هر ماه به حساب مان واریز می کنند. بالاخره هر طور بود با کمک بخش مددکاری بیمارستان از عماد خون گرفتند و برای آزمایش به آلمان فرستادند. جوابش که از آلمان آمد، گفتند سیروز کبدی دارد و باید پیوند مغز استخوان شود و اگر نشود باید پیوند کبد کنیم.
وی با بیان این که برخی بیمارستان های گلستان گفتند چون بیماری فرزندت بیماری خاص نیست، نمی توان هزینه های او را پوشش داد، اظهار داشت: از همه جا رانده و مانده شده بودم. حتی به بهزیستی و کمیته امداد هم مراجعه کردم، اما کسی دستم را نگرفت. اگر کمک های مالی اطرافیان و زنی که در خانه او کار می کنم نبود، نمی دانم چه بلایی سر پسرم می آمد. وقتی دیدم دستم به هیچ جا بند نیست، گفتند نماینده مردم گلستان در مجلس می تواند کمکت کند. چهارشنبه هفته پیش همراه پسرم به تهران آمدم و قرار بود با سر دفتر نماینده گلستان در مجلس ملاقات کنم که آن اتفاق تلخ افتاد و اگر سردفتر نماینده مجلس نبود، حتما ما هم در جریان تیر اندازی ها کشته شده بودیم.
مادر عماد می گوید: پس از آن حادثه شنیدم که وزیر بهداشت دنبال کارم است و خدا می داند چقدر خوشحال شدمو از ایشان سپاسگزارم. از دانشگاه علوم پزشکی گلستان هم امروز تماس گرفتند و گفتند پیگیر کارم هستند. از نظر مالی به قدری در تنگنا هستیم که اطرافیان هزینه های زندگی مان را تامین می کنند. من سه بچه ۱۶، هشت و دو سال و نیمه دارم. شوهرم نیز معلول جسمی و حرکتی است و یک ماه پیش به دلیل از دست دادن کارش خانه نشین شد. اگر برای انجام آزمایش های عماد، آزمایش ژنتیک، عکسبرداری از قسمت های مختلف بدنش و هزینه رفت و آمد، کمک های دیگران نبود، واقعا نمی دانم چه بلایی سرمان می آمد. در هر حال اول امیدم به خدا و بعد وزیر بهداشت است که می دانم برای درمان مردم محروم خیلی کار انجام داده است.
