کد خبر: ۱۸۷۴۹۳
تاریخ انتشار: ۰۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۰ 25 February 2016

حسین بشیری گیوی

سال هاست که جامعه ایران از رادیکالیسم سیاسی رنج می برد. رادیکالیسم سیاسی در هر دو طیف در زمان های متفاوت جامعه ایران را با نابسامانی و ناهنجاری در نظام اجتماعی کل مواجه ساخته است.

پس از جنگ 8 ساله با رژیم بعث عراق جناح راست البته در آن زمان به رهبری هاشمی با یک حرکت افراطی بسیاری از بزرگان را خانه نشین کردند و در طول 8 سال در تمامی خرده نظام ها اعم از فرهنگی، اجتماعی،سیاسی و اقتصادی چنان افراطی عمل کردند که برای اولین بار طبقه متوسط چنان ضربه ای به خود دید که تا به امروز به خود نیامده است.

به عنوان مثال در خرده نظام اقتصادی دولت هاشمی تئوری اقتصاد باز آدام اسمیت را سرلوحه کار خود قرار داد و با آزاد کردن قیمت دلار می خواستند اقتصاد به توازن برسد که برعکس شد. تئوری آدام اسمیت برای کشوری که تازه از جنگ رهایی یافته و درصدد آباد کردن خرابی های جنگ است تئوریزه نشده است بلکه برای قرن 19 اروپاست که در حال طی کردن شکوفایی اقتصادی است در دیگر خرده نظام ها نیز چنین بوده است در خرده نظام سیاسی اگر کاندیدایی از شورای نظارت تایید می شد قطعاً در شورای نگهبان نیز صلاحیت می گرفت.

رادیکالیسم در دولت هاشمی جامعه را با چالش های اساسی مواجه ساخت. تا اینکه نتیجه رادیکالیسم در دولت هاشمی در دوم خرداد 76 خود را نشان داد با اینکه کل دولت و حاکمیت بسیج شده بود تا ناطق نوری به پاستور راه یابد ولی افکار عمومی به این جریان روی خوش نشان نداد و دولت اصلاحات با رای بی سابقه تمامیت خواهان را شکست داد.

ولی در دولت اصلاحات نیز دوباره رادیکالیسم سیاسی از نوع چپ بیش از پیش به افراطی گری روی آورد. حتی برخی تز عبور از دولت اصلاحات را مطرح کردند و دوباره جامعه با چالش های متعددی روبرو شد که نتیجه حرکت رادیکالیسم سیاسی چپ و راست شد، قتل زنجیره ای و بسیاری از وقایع دیگر که همه به خوبی به یاد دارند. در این دوره با اینکه بسیاری از کتب و فیلم و...مجوز انتشار گرفت ولی جامعه ایران بسیاری از همین نویسندگان را از دست داد و بسیاری از نخبگان هم دست به مهاجرت زدند تا اینکه رئیس دولت اصلاحات به صراحت اعلام کرد که هر 11 روز با یک بحران مواجه بوده است.

در دوران اصلاحات جنبش دانشجویی و برخی از روشنفکران دانشگاهی به خاطر اینکه شناخت دقیقی از جامعه ایران یعنی هم از مردم و هم از حاکمیت نداشتند کارهایی را انجام دادند که هم در بین تشکیلات خودشان با نارسایی هایی مواجه شدند و هم اینکه اقبال شان در بین مردم کم فروغ شد.

که نتیجه رادیکالیسم سیاسی اصلاح طلبان انتخابات 84 و پیروزی دولت مهرورز شد. با پیروزی دولت مهرورز در جامعه ایران رادیکالیسم سیاسی به تکامل خود رسید دولت مهرورز در تمامی خرده نظام های نظام اجتماعی کل نظم موجود را به هم ریخت و از کابینه 70 میلیونی به کابینه 7 نفره تقلیل یافت.

 فساد اداری که تحلیلگران اقتصادی همیشه هشدار می دادند که اقتصاد بیمار دولتی را ترمیم کنید و بخش خصوصی را به رسمیت بشناسید تا اقتصاد ایران موجب از هم گسستگی جامعه نشود. در دولت مهرورز اختلاس ها چنان حوزه اقتصادی را درنوردید که در بین مردم هم آمارها و ارقام ها لوس شد و دیگر اختلاس های چندین هزار میلیاردی به طنز در بین مردم برای خنده و تلخند تبدیل شد.

در خرده نظام سیاسی چنان رادیکالیسم سیاسی پیش رفت که در بین نظام های بین الملل با چالش های عدیده ای مواجه شد که در سازمان ملل قطعنامه ها نظام اقتصادی را به صورت کامل مختل کرد و در نظام سیاسی جامعه را به سمت جنگ سوق داد.

تا اینکه در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 باز مردم به صحنه انتخابات بازگشتند و در اندک زمان تحولی عمیق را به راه انداختند این تحول عمیق نتیجه تجربه سه دهه در بین سیاستمدران ایرانی است پس از سال 84 آقای هاشمی رویکرد قبلی خود را تغییر داد و تیم آقای هاشمی به سمت اعتدال رهنمون شدند اکثریت فعالین دولت اصلاحات و اصلاح طلبان از رادیکالیسم سیاسی عبور کردند و مشی اعتدال پیشه کردند. جالب است که بیشتر اصولگرایان هم به سمت اعتدال میل کردند از چهره های شاخص این طیف می توان به لاریجانی و مطهری اشاره کرد.

 در هر روی بیشتر سیاسیون از هر دو طیف فهمیدند که در هر زمان مردم رادیکالیسم سیاسی را به شکست کشانده اند. دولت هاشمی این مسئله را در انتخابات 76 تجربه کرد، اصلاح طلبان در 84 تجربه کردند، و جریان رادیکال پایداری در سال 92 تجربه کردند.

در مجلس دهم شاهد آغاز پایان رادیکالیسم سیاسی از تمامی طیف ها خواهیم بود جامعه ایران از رادیکالیسم سیاسی خسته شده و در انتخابات 7 اسفند از تمامی طیف ها رادیکالیسم سیاسی اوت خواهند شد. تا جامعه ایران با آرامش مسیر توسعه را طی کند.

جریان های رادیکال خوب بدانند که با این انتخابات برای همیشه بایکوت خواهند شد همچنانکه اشاره کردم کلیه طیف ها به این نتیجه رسیدند که با بگم بگم فقط فضا آلوده می شود و راه برای اختلاس ها و نابسامانی های فرهنگی ،سیاسی،اجتماعی هموار می شود. افرادی که با رادیکالیسم سیاسی شعارهای افراطی می دادند همان هایی هستند که در بیشتر اختلاس ها مشارکت داشتند.

همچنانکه امام علی (ع) بارها و بارها از دست افراطیون راست و چپ شکایت می کرد و راست افراطی و چپ افراطی را راه گمراهی می دانست. امیدواریم سیاستمداران با مجلس دهم نقطه عطفی در سپهر سیاسی ایران رقم بزنند که آرامش و امنیت در فضای افراطی خاورمیانه نتواند بر جامعه ایران سایه سنگین بیندازد.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
عزیز محبوبی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۵۶ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
‌تحلیل جالبی بود اقای بشیری، ولی کاش به تندروی جریان مطبوع خودتون هم اشاره می کردید ، تندرویهای که توسط جناح موسوم به چپ اتفاق افتاد همچون اتهام اسلام امریکایی به طرف مقابل و ادعای مبارزه با استکبار در زمان حضرت امام (ره) ،جنگ با امریکا با همپیمانی صدام در جنگ خلیج فارس ،یا تندرویهای که بعد از پیروزی این جناح در دوم خرداد ۷۶ اتفاق افتاد که شما فقط به یک مورد عبور از اصلاحات اشاره کردید ، هجمه به مبانی فکری و دینی مردم توسط روزنامه های این جریان، تقسیم بندی نهادهای نظام به انتخابی و انتصابی ،فشار از پایین چانه زنی در بالا ، فتح سنگر به سنگر نهادهای نظام،طرح خروج از حاکمیت ، تحصن در مجلس ، تهدید به عدم برگزاری انتخابات، یا اقدامات ساختارشکنانه این جریان در سال ۸۸.
رسول
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۴
با عرض ارادت به نویسنده محترم- چند نکته را عارضم
- تحلیل آبکی است
- فاقد پشتوانه تحلیل دقیق هست و بیشتر ماصدره به مطلوب هست
- دولت فعلی دولت سهامی هست هر یک از احزاب به نوعی در آن سهم دارند- وجه مشترک همه اینها ارادت به خاندان فخیمه هاشمی هست
- دولت فعلی اعتدال نیست گفتمان اعتدال هم ندارد اگر در بین جریان ها بخواهیم به اعتدال اشاره کنیم قطعا علی مطهری معتدل تر هست
- برخی اعتدال را با مخلوط کردن خو ب و بد می دانند-
جواب الفاظ تند روی افراط و میانه رو را رهبری در بایانتشون به صراحت اعلام کردند و بعد از آن دیگر افراد صاحب فکر از آن کلمات استفاده نمی کنند به جز برخی...
- مردم به جز تهران خیلی سیاسی رای نمی دهند- البته تهران هم مسایل خود را دارد - مثلا دور قبل مشارکت 48 درصد و الان 50 درصد هست!!! وزن طیفی که شما از آن دفاع میکنید به اندازه د و درصد هست البته وزن در کشور کمتر هست
- مردم بیشتر خاکستری هستند هرکس خوب صحبت بکنه و تبلیغ زیاد داشته باشه برنده هست معمولا- هم در اردبیل شاهد بودیم و هم در تهران
- در سال 92 هم روحانی از این ترفند استفاده کرد و حیا طرف مقابل راه را بر ایشان باز تر کرد
- در این انتخابات و انتخابات قبل هم مهمترین علت پیروزی برخی از دوستان شما نه حزبی بودن بلکه زیاد بودن رقیب قدر از طیف مقابل بود که رای مقابل را پخش میکرد
- متذکر میشوم همین تحلیل های غلط دوستان در همه ادوار باعث اشتباهات و غرور کاذب میشود-
درباره اختلاس ها هم باید گفت فردی که اقتصاد خوانده است بهتر میفهمد که رقم اختلاس در زمان دولت های قبل احمدی نژاد با احتساب نرخ ثابت و تورم و ... خیلی بیشتر از دوره احمدی نژاد هست
البته این اعداد و اختلاس ها بعد محاکمه باز پس گرفته شده و جریمه نیز دریافت شده و برخی نیز اعدام شده اند برخلاف دولت خاتمی که مختلصین آن زمان در پشت پرده لیست کذایی فلان باشند!!!
مسئله دیگر اختلاس عدم اختلاس و فساد توسط برزرگان اصولگرایی است- هیچ گونه و یاد آور میشوم هیچ گونه خدشه ای بر عملکرد مالی بزرگان تابلو دار اصولگرایی وارد نیست برخلاف آن مثلا بزرگ طرف مقابل به اسم آقای کروبی مستقیما چند صد میلیون آن زمان از آقای جزایری دریافت میکند!!! و اثبات هم شده و محکوم هم می شود!!!
تفاووت خیلی زیاد هست
در زمینه سیاست خارجی هم باید گفت با سرمایه ایجاد شده توسط دولت قبل دولت فعلی توانست معامله کند البته آن هم با هزینه زیاد-که اگر فقط به صرف توان مذاکره ایشان بود باید در سال 82 که همین گروه فعلی بودند موفق می شدند- تحلیل هایتان را مصادره به مطلوب نکنید
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار