به گزارش تابناک کردستان، حرف میزنند و مطالبی برای این موضوع چاپ میکنند. ما هم برای روشن کردن این موضوع به چند نکته اشاره خواهیم کرد.
نکته اول اینکه مسئله امید و آینده روشن یا تاریک بستگی به جهان بینی یا همان نگاه ما به انسان، جهان و خدا دارد که در اینجا جریانها دینی و غیر دینی براساس جهان بینی خودشان در این مورد اظهارنظر خواهند کرد. در جهان بینی جریانهای مادی ما مشاهده میکنیم که انسان اصولا چیزی به جز جسم مادی یا همان حیوان نیست و کل وجود این انسان در مادی بودن و حیوان بودن او خلاصه شده است و باید هر چه بیشتر و بهتر به این جسم مادی خدمت کرد و هدف از فلسفه خلقت انسان هم کسب لذتها مادی است که در این همه لذت فقط در مادی بودن انسان تحقق پیدا خواهد کرد و خارج از مادی بودن انسان هیچ گونه لذت معنی و مفهوم ندارد و همچنین در این جهان بینی که از نظر ما یک جهان بینی ناقص است اصولا جهان و نظام هستی در خدمت این انسان است و زمینهها لذت و خوشی بودن فراهم میکنند و ما چیزی به نام شر و بدبختی نداریم، زیرا لذت انسان در جنبههای شر تحقق پیدا نخواهد کرد و هیچ انسانی نمیتواند بگوید من از این شر و بدبختی چقدر لذت بردم، بلکه لذت انسان در شرایط خوب و عالی انجام میشود و انواع بدبختی از جمله بیماری ها، مرگ، قتل و ... اسباب لذت این انسان مادی را فراهم نخواهد کرد.
این جهان بینی همچنین در اینجا مسئله خیر و شر را مطرح میکنند که این انسان، چون موجود صرفا مادی است و هدف از آفرینش او کسب لذتها مادی است در نتیجه جهان و نظام هستی به جز خیر چیز دیگری نیست و دلیل آن هم همین کسب لذتهای مادی است که توسط جهان و نظام هستی که سراسر وجود او خیر است تحقق پیدا خواهد کرد.
ما در اینجا باید از این جهان بینی ناقص و غلط انتقاد کنیم و اولین انتقاد در مورد نگاه آنها به انسان است. ما عقیده داریم که انسان در کنار جسم مادی بودن دارای جنبه غیر مادی هم است و اینکه همه جریانها دینی و غیر دینی قبول دارند که این انسان کرامت و شرافت دارد و باید از این آقایان سوال کرد که اگر انسان صرفا جسم مادی دارد پس کرامت و شرافت این انسان از کجا آمده است؟ حیوانات هم جسم مادی دارند پس آنها هم دارای کرامت و شرافت هستند؟ داشتن جسم مادی به انسان نمیتواند کرامت و شرافت بدهد بلکه باید به دنبال جنبه غیر مادی انسان باشیم که باعث تفاوت بین انسان و حیوان است و همین تفاوت باعث کرامت و شرافت انسانی میشود نه جسم مادی.
اما در مورد لذتها هم باید به این نکته اشاره کرد که لذتها باید باعث آرامش انسان را فراهم کنند نه فقط وسیلهای برای زندگی حیوانی انسان باشد. امروز ما در کشورهای غربی انواع لذتها داریم از ازدواج همجنس گرایی یا تولید فیلمها بزرگسالان و همه آن باعث لذت به جسم و مادی بودن انسان را میشود، ولی هیچ کدام از آنها آرامش و آسایش انسان را فراهم نمیکنند. آرامش و آسایش انسان زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که کرامت و شرافت او را لکه دار نکنند و هیچ کس به این جنبه مهم انسانی تعرض و تجاوز انجام ندهند و این بزرگترین لذت برای انسان است.
مشکل این جهان بینی غلط در اینجاست که نمیخواهد بین انسان و حیوان تفاوت قائل شود و هر روز تلاش و کوشش میکنند که هر چه بیشتر به زندگی حیوانی نزدیکتر شود و در این مسیر متاسفانه با جنبههای مهم انسانی از جمله کرامت و بزرگی انسان مسابقه میدهند که چه کسی از انسان بودن دور میشود و به زندگی حیوانی نزدیک میشود؟ و نمونه این مسابقه ازدواج همجنس گرایی است که برای این شکل از زندگی حیوانی به انواع دلایل توسل میکنند و یک روز این گونه ازدواج را نماد آزادی میدانند و روز بعد میگویند این نوع ازدواج جز حقوق بشر محسوب میشود و باید در تمام کشور رواج پیدا نکند.
واقعا جای تاسف و ناراحتی دارد که این جهان بینی غلط و اشتباه با این موجود عزیز یعنی انسان چه کارهای کرده است و حتی این انسان از داشتن رنگ و شکل انسان بودن خودش باید خجالت بکشد و به جای اینکه به کرامت و شرافت این انسان توجه کنند متاسفانه کل تلاش و کوشش خودشان را در جهت پوچ کردن و خالی کردن این انسان از داشتن کرامت و شرافت انسانی انجام میدهند. اگر این جهان بینی لذتها انسان را صرفا در جسم مادی بودن خلاصه میکنند باید به این عزیزان گفت که حیوانات بهتر از شماها به لذت دست پیدا کرده اند و در نتیجه آن حیوانات نسبت به شما لیاقت بیشتری برای انسان بودن دارند، زیرا حیوانات به جز جسم مادی چیز دیگری ندارد و جالب اینجاست در جامعه ما این نگاه غلط و اشتباه هم وجود دارد و همه مرزهای بین انسان و حیوانات را از بین برده اند و کار به جایی رسیده است که امروز در جامعه متاسفانه بعضیها از خاله یا همان خواهر مادر خودشان خواستگاری میکنند و کم کم باید در آینده نزدیک این آقایان از مادر خودشان هم خواستگاری کنند.
اما انتقاد دیگر به جهان بینی غلط در مورد خیر و شر است. اتقاقا در اینجا جهان بینی غلط این آقایان متاسفانه مسئله را ناقص درک کرده اند و فقط به جنبه خیر بودن این جهان توجه دارند در حالی که وقتی ما میگوییم که جهان و نظام هستی دارای بعُد مادی است مسلما این سخن به معنی اینست که این جهان هم دارای خیر است و هم دارای شر.
اما این جهان بینی غلط متاسفانه فقط جنبه خیر بودن را نگاه کرده است و به شر بودن که یکی از محتوا و ماهیت این جهان و نظام هستی است بی توجه بوده اند و دلیل آن اینست که این آقایان فقط لذتهایی را قبول دارد که از ناحیه خیر به آنها رسیده باشد و شر نمیتواند برای آنها لذت بخش باشد.
اما ما عقیده داریم که این جهان هم خیر است و هم شر است و لذتها از هر دو ناحیه به انسان خواهد رسید. بعضی اوقات انسان در ناحیه شر دچار یک سری مشکلات و گرفتاریها میشود و باعث تفکر و نگاه به عملکرد خودش در گذشته میشود و همچنین خودش را مورد بررسی قرار میدهد و جنبههای منفی و مثبت خودش را مشخص میکند و برای آینده تصمیم خواهد گرفت که اشتباهات گذشته را تکرار نکنند و این جنبه مثبت از مسئله شر خواهد بود که باعث رشد و پرورش جنبههای درونی انسان میشود که در آینده بهتر از گذشته لذت زندگی را درک کنند. همچنین از نظر ما شر موقتی است و آنچه همیشه ماندگار و دائمی است همین مسئله خیر است و اگر در نظام هستی شر وجود دارد بخاطر داشتن جنبهها مثبت آن برای انسان است که باعث درک هر چه بهتر انسان از زندگی خواهد شد.
امروز ما با بیماری کرونا مواجه هستیم و این یک مسئله شر برای جهان بشریت است که این انسان نسبت به عملکرد خودش در گذشته تفکر کنند و اگر در گذشته کارهای بد و غیر انسانی انجام داده است امروز وقت مناسبی برای برگشتن و تصمیم گرفتن برای زندگی انسانیتر در آینده است، هر چند امروز این بیمار متاسفانه جان بسیاری از مردم در سراسر جهان گرفته است، ولی این هم نشان از حقیقتی به نام مرگ دارد که زندگی صرفا در لذتها مادی خلاصه نکنیم بلکه باید دنبال آن بود که بعد از خودمان جنبهها مثبت به جا بگذاریم.
اما بعد از این توضیحات مسلما مشخص شده است که مسئله امید و آینده روشن در جهان بینیها غلط و اشتباه تحقق پیدا نخواهد کرد و دلیل آن هم اینست که مسئله امید و آینده روشن نیازی به داشتن نگاه فوق مادی است و نمیتوان از یک طرف گفت انسان همین جسم مادی است و از طرف دیگر دنبال امید و آینده روشن برود.
وقتی این جهان بینی غلط همه چیز را در مورد انسان و جهان از بعُد مادی نگاه میکنند اصولا چیز دیگری به جز مادی بودن برای آنها قابل تصور نیست و همه لذتها را در این جسم مادی خلاصه کرده اند و هر گونه شر و بدبختی را منکر میشود پس چطور به آینده امیدوار باشند؟ وقتی این آقایان فقط یک مسیر و نگاه را قبول دارند پس چطور مسیر دیگری را از جمله امید و آینده روشن را قبول میکنند؟ کسی میتواند به آینده امیدوار باشد که جهان و نظام هستی و همچنین انسان را بصورت کامل و جامع نگاه کند، یعنی در کنار جنبههای حیوانی یا مادی بودن انسان به مابقیه جنبهها هم توجه کنند و نظام هستی را صرفا خیر مطلق ندانند بلکه شر را به عنوان بخشی از جهان قبول کرده باشد و همچنین به پایان پذیر بودن شر هم اعتقاد داشته باشد و در دل و قلب خودش به آینده هم نگاه امیدوار داشته باشد.
اما وقتی ما میگوییم نگاه امیدوار بسیاری از این آقایان از ما سوال میکنند که نگاه امیدوار هم در جهان بینی غلط و اشتباه ما هم وجود دارد و چه دلیلی دارد که فقط جهان بینی اسلامی نگاه امیدوار کنندهای را داشته باشد؟ اتقاقا باید از این آقایان بابت این سوال خوبی تشکر و قدردانی کنیم و جواب ما اینست که نگاه امیدوار و آینده روشن یعنی داشتن مسیر جدید نه تکرار مسیرهای گذشته.
جهان بینی غلط و اشتباه این آقایان فقط مسیرها را تکرار میکنند و در یک بن بست قرار دارد که بعد از این مسیر باید چکار کرد؟ اگر انسان صرفا جنبه مادی دارد و جنبههای غیر مادی در وجود انسان نباشد پس این انسان چرا نگاه امیدوار کنندهای داشته باشد؟ وقتی مسیر فقط تکراری باشد و دارای جنبههای مختلف و گوناگون نباشد مسلما نگاه امیدوار کنندهای معنی ندارد.
در جهان بینی اسلامی انسان وقتی به یک مشکل یا یک گرفتاری بزرگی دچار میشود فوری دست از تلاش و کوشش بر نمیدارد بلکه با نگاه امیدوار کنندهای که در دل و قلبش وجود دارد به سمت عبور از این مشکلات و گرفتاریها حرکت میکنند و نیازی نیست که فقط احساس ناراحتی کنند بلکه با همین نگاه امید و آینده روشن گرفتاریها را از بین خواهد برد، به عبارت دیگر داشتن نگاه امیدوار کننده و آینده روشن جز مختصات درست و صحیح جهان بینی اسلامی است که انسان را از تاریک نجات میدهند و اجازه نمیدهند که این انسان در اوج تاریکی اقدامات بد و منفی انجام دهند.
امروز خیلیها افراد در جامعه ما متاسفانه دست به خودکشی میزنند هرچند این مسئله ریشههای اجتماعی و اقتصادی دارد که باعث چنین اقداماتی میشود، ولی در مقابل بعضی از افراد هستند که مشکلات اجتماعی و اقتصادی هم ندارند، ولی باز اقدام به خودکشی میکنند و دلیل اصلی اینست که این انسان به آخر خط رسیده است و هر چه تلاش و کوشش کند به جایی نخواهد رسید و متاسفانه مسیر تکرای شده است و این هم یکی از نتایج جهان بینی غلط و اشتباه مادی بودن انسان است که این انسان از این مسیرهای تکراری خسته شده است و هر چه تلاش و کوشش میکند انگار هیچ تلاش و کوششی انجام نداده است و لذتهای مادی و حیوانی برای او هم طعم اولیه را ندارد و به نوعی از بودن خودش در این جهان خسته شده است و احساس خجالت میکنند.
اینجاست که این انسان از نفس درون خودش سوال میکنند که به جای میرسد؟ آینده او چه میشود؟ این سوالات زمانی برای انسان پیدا میشود که از مادی بودن خودش خسته شده است و به دنبال مسیر جدید میگردد که جواب این سوالات را بدهد، زیرا این سوالات نتیجه اسیر شدن این انسان در بعُد مادی است و نفس انسانی و انسانیت او میخواهد از این قفس حیوانی بودن آزاد شود تا طعم واقعی انسانیت را در درون خودش احساس کنند و این مسیر خارج از مادی بودن امکان پذیر خواهد بود.
مختار سلیمانی