تغییر نام استان درد کیست؟ مردم ، مسئولین یا شخص دیگری؟

کهگیلویه و بویراحمد، نامی که ظاهرا این روزها بیش از بیکاری جوانان و شکم های گرسنه مردم محروم خوابیده بر ثروت استان، دغدغه مسئولان شده و شاید در تغییر نام این استان حکمتی است و همه دردهای این استان به نامش گره زده شده!!! و ما نمی دانیم!

چه حکمتی است که در سال های آخر دولت احمدی نژاد و اکنون دولت روحانی هم آن وقت که مسئولان باید به مردم حساب پس دهند یکدفعه یادشان می افتد که نام استان ثقیل است و تغییرش مهم ترین اولویت کار!!!

چه کسی از نام استان گله کرده که مسئولان دایه مهربان تر از مادر شده اند، آیا مردم استان جلوی استانداری برای تغییر نام استان تجمع کرده اند و آنها ناچار به تغییر شده اند، البته نه! و آنهایی که هر روز جلوی استانداری تجمع می کنند جوانان بیکار و و کارگرانی هستند که ماهها حقوقی نگرفته اند!

تغییر نام استان درد کیست؟ مردم ، مسئولین یا شخص دیگری؟

چطور مردم و مسولین چهارمحال و بختیاری و سیستان و بلوچستان و ….. تاکنون حتی برای یک لحظه به ذهنشان نرسیده که باید تغییر نام دهند، ولی استان ما که نامش را از هویتش به یادگار گرفته، مسئولان آن اینچنین شتابان برای تغییرش هستند؟

اصلا چطور استان تشکیل شد؟ و اینجا سخن معلم نامدار خطه جنوب کشور قابل تامل است.

محمد بهمن بیگی در کتاب ایل من بخارای من می نویسد:

"در میان ایلات به ایل بویر احمد علاقه خاصی داشتم. همین که آسمان تیره می شد و دلم می گرفت پیش از هرجا به سوی بویراحمد می شتافتم .

سرزمین بویراحمد سرزمین آفتاب و ستاره بود.از توجیه علاقه ام به بویراحمد عاجزم. گمان دارم بیش از هر چیز شجاعت این مردم مجذوبم کرده است. گوینده شهیر شیراز سخاوت را شریفترین هنر آدمی می داند و من شجاعت را بالاترین می دانستم.
تاریخ بویراحمد پر از فتح و افتخار است. بویراحمد جنگی نکرد که در آن پیروز نشد. بویراحمد هیچگاه زیر بار زور نرفت.هرگاه گوش ها را برای شنیدن کلمه حق نا توان دید، با صدای رسای گلوله سخن گفت.

در بویراحمد کوهی نبود که از حماسه سخن نگوید و کمری نبود که از حماسه سخن نسراید. انقلاب عشایر فقط در صورتی جان می گرفت که به بازوی عریان عشایر تکیه داشت.هیچ یک از طغیانهای جنوب بی پایمردی پا برهنگان بویراحمد به جایی نرسید.
بویراحمد آنقدر دست به ماشه برد و پا در رکاب فشرد تا از یک دهستان یک استان آفرید.بویراحمد آنقدر کوشید و خروشید تا از چنگ سه استان همسایه ، سه ازدهای پر اشتها ی دهان گشوده رهایی یافت و به صورت استانی مستقل در آمد. استان بویراحمد تنها استان ایران بود که نه به دلیل جمعیت ، نه به دلیل وسعت ، نه به دلیل ثروت بلکه فقط در نتیجه قدرت موجودیت یافت.
من با این علایق به بویراحمد می رفتم، می رفتم تا کودکان و نوجوانانش را با سواد کنم، می رفتم تا شجاعت را با فضیلت و شمشیر را با قلم آشنا سازم و به جرأت های چشم بسته ، بصیرت و آگاهی دهم.”

آن چه باید تغییر کنند مدیران این استان هستند که نتوانستد هم شان با نام و قدمت کهگیلویه و بویراحمد برای مردمش رفاه و آسایش ایجاد کنند و اکنون هیچ دستاوردی برای ارائه به مردم استان ندارند.

ما هر چه داریم که به آن می نازیم از ناممان است که در تاریخ ایران زمین نماد دلاوری، پاکی و سرافرازی است، از شماها چه داریم، چه داده اید که می خواهید هر چه داریم را بگیرید!

پشت پرده چیست؟

فردی که پشت پرده تغییر نام کهگیلویه و بویراحمد است، نمی تواند عظمت این نام را تحمل می کند، وی که دشمنی دیرینه با نام و تاریخ و گذشته استان دارد زخم خورده این نام است و در هر جمعی که می نشیند به بد گویی از این نام می نشیند و بارها اعلام کرده که روزی این نام را از تاریخ استان پاک خواهم کرد!

برخی هم ساده لوحانه به بهانه تلفظ نام استان رهرو کسی شده اند که نه می دانند کیست و نه نیتش را می دانند.

مگر نقی است که عوضش کنیم و تقی بگذاریم، این نام شناسنامه و فرهنگ و هویت تاریخی این استان است، این نام کد افتخارات مردم این دیار در کتب تاریخی است، مگر می شود تاریخ را حذف کرد.

شما دلتان برای مردم استان کهگیلویه و بویراحمد نسوزد، نامشان خوب است اگر راست می گویید نانشان دهید.