کد خبر: ۱۰۴۸۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۵۴ 02 June 2022

غلامرضا فروغی‌نیا

گاهی یک حادثه ناخواسته با تبعات آن در تاریخ می ماند و می شود یک ضرب المثل!
اینکه یکباره ملتی غافلگیر شوند و دامنه یک حادثه همه کشور را تحت الشعاع قرار دهد و از تمامی جغرافیا تلاش کنند آن را مدیریت کنند اما باز هم هزینه آن داغدار شدن خانواده هایی باشد که فقط مرگ فرزندانشان را نظاره گر باشند، هیچگاه از ذهن تاریخی ملتی فراموش نمی شود.
حوادث زیادی در یاد ما مانده‌است. از حادثه حمله ناگهانی عراق به کشورمان تا فروریختن ساختمان پلاسکوی تهران و یا انواع زلزله ها و سیلاب بزرگ خوزستان و...اما هریک از این حوادث دارای ویژگی‌هایی است که آن را از دیگری متمایز می کند‌.از این جهت وقتی تا امروز و پس از یازده روز بیش از ۳۷ نفر زیر آوار ساختمان متروپل آبادان جان داده اند و هنوز هم ابعاد حادثه ادامه دارد ، مبین این است که متاسفانه ما در برابر وقوع بحران معمولا تسلیم هستیم و برای مدیریت بحران ساعات طلایی را براحتی از دست می دهیم.
بی تردید حالا و پس از یازده روز هیچکس امیدی برای یافتن زنده ای از زیر خروارها مصالح ساختمانی خراب شده و تلنبار، ندارد.اما سوال این است که تا کِی قرار است در برابر حوادث، مدیریت آزمون و خطا را بکار ببریم؟
در اینکه همه افراد و ارگان ها در حضورشان صادق هستند و تلاش می کنند کمک موثری داشته باشند،شکی نیست اما واقعیت این است که مدیریت بحران یک علم است و برای ما همیشه شده است یک چالش!
آیا داستان متروپل آبادان باعث می شود تا به نقشه های ساختمانی نظری موشکافانه انداخته شود؟آیا تولیدکنندگان انواع مصالح فلزی بویژه تیرآهن و میلگرد زیر ذره بین قرار می گیرند تا مقاومت محصولات آنها در برابر حوادث کم نیاورد؟
و سرانجام نظام شهرداری و شورا و مقررات ساختمانی نیازمند آسیب شناسی جدی نیست؟
اینها و بسیاری از چالش ها امروزه بایستی کمترین دستاورد حادثه متروپل آبادان باشد تا چنین رویداد تلخی دوباره تکرار نشود و خانواده ای زیادی داغدار نشوند.
این حادثه حالا ماندگار شد اما تلاش کنیم حادثه تلخ بعدی اتفاق نیفتد.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار