تابناک / رفتارهای ناهنجار و خشونتآمیز تماشاگران فوتبال یکی از معضلات پیش روی این ورزش پرطرفدار است که افزون بر زیانهای اقتصادی، به لحاظ فرهنگی ـ اجتماعی و سیاسی نیز منشأ برخی آسیبها بوده که عوامل مختلفی در بهوجود آمدن آن نقش دارند.
آنچه این روزها در ورزشگاهها رخ میدهد، هدفمند بوده و خیلی از عناصر حاضر در فوتبال ما در آن ایفای نقش دارند و قصدشان ضربه زدن به فوتبال کشور است.
به نظر میرسد عوامل بیرونی نیز بر بروز پرخاشگری تماشاگران نقش داشته و افرادی که خودشان از جنس فوتبال هستند، حالا خواسته یا ناخواسته به دنبال نابودی فوتبال ایران هستند.
مسیر تحریم دوباره فوتبال ایران مطلوب رقبای بیرون مرز بوده، همانهایی که از ترقههای بچهگانه، محرومیت میزبانی تیمهای ایرانی برابر تیمهای سعودی را ساخته و حالا میخواهند با امنیتی شدن فضای فوتبال و وارد شدن بخشهای دولتی به این ورزش پرطرفدار و قدرت غرب آسیا، شرایط تحریم آن فراهم شود!
چه کسی پشت پرده جنجالهای فوتبال ایران است؟ چه کسی از آشوبهای فوتبال ایران سود میبرد و آشوب در فوتبال ایران به نفع چه کسانی است؟
** درگیری و شعارهای غیرورزشی، کار تماشاگران یا تماشاگر نماها؟!
اعتراض، درگیری و شعارهای غیرورزشی در روزهای اخیر بیش از گذشته و بر خلاف زیبایی های فوتبال به چشم خورد. شاید از نگاه مسئولان ارشد و خاموش فوتبال ما، تماشاگران دو بازی تیمهای استقلال خوزستان و پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی تحت تأثیر جو بوده و تماشاگرنماها بلوا کردهاند!
باید از روسای فدراسیون و سازمان لیگ، مأموران انتظامی و امنیتی ورزشگاه پرسید چرا ساز و کار مناسب برای کنترل این افراد را در ورزشگاهها ندارید تا هر هفته شاهد شدت گرفتن این التهابهای کلامی و فیزیکی روی سکوها نباشیم؟!
** پرده نخست؛ فحاشی طرفداران سپیدرود و خداداد
اولین جرقه در ورزشگاه سردار جنگل رشت رقم خورد که طرفداران سپیدرود در اواسط نیمه اول بازی با سپاهان موج بداخلاقی را در فضایی کاملاً ورزشی با بهکار بردن الفاظی زشت نسبت به خداداد عزیزی و خانواده او آغاز کردند و او نیز الفاظ زشت آنها را بدون پاسخ نگذاشت!
خداداد عزیزی بهعنوان یک مربی باتجربه نباید واکنش منفی به هواداران تیم خود نشان میداد و با علامت هیس بر شدت خشم آنها میافزود. وقتی آنها شاهد خوردن 6 گل از سوی حریف در خانه بودند و با عصبانیت و حساسیتهای فوتبالی چگونه خوشایند مربی واکنش نشان میدادند؟
اصلاً فوتبال بدون هوادار هیچ معنایی ندارد و نمیتوان با افکار عمومی جنگید.
** پرده دوم؛ قلعهنوعی آتش بیار معرکه
بدتر از فحاشیها، حرفهای امیر قلعهنوعی است که آتش این جرقه را شعلهور میکند. او به خداداد عزیزی گفت: «اگر سنم اجازه میداد گریه میکردم، آقای خداداد! مردم مردم بدی شدهاند! من هم از 80 هزار تماشاگر استقلالی فحش خوردم. آمدن به تیم و قبول کردن به عشق مردم است!» بعد از آنهم «عزیزی» میگوید: «من آدمی نیستم که جا خالی کنم. اگر این اتفاقات برنامهریزیشده تا با فحاشی باعث جدایی من شوند این را بدانند که شانه خالی نمیکنم و تا آخر پای کارم میایستم. نهایت آنها دو تا فحش میدهند و من هم با دو تا فحش جواب آنها را میدهم.» دخالت قلعهنوعی و طلبکاری از مردم و آتش بیاری معرکه چه نتیجهای داشت؟ به نظر میرسد این مربی گرانقیمت با این اتفاق با تماشاگران استقلال تسویهحساب کرد و انتقادهای تندی نسبت به بیرحمی سکوها و بیمنطقی آن بیان کرد.
** پرده سوم؛ سرانجام لیدربازی روی سکوها!
در اهواز و در جدال تیمهای استقلال خوزستان و پرسپولیس، پس از اینکه بهدلیل درگیریهای ایجاد شده توسط تماشاگران، بازی با دقایقی تأخیر آغاز شد. در جریان بازی هم بارها اشیای مختلف به زمین پرتاب میشد و به همین دلیل داور، بازی را متوقف میکرد.
ماجرا از این قرار بود که مسئول کانون هواداران باشگاه پرسپولیس با سوءاستفاده از موقعیت خود با یک عده تماشاگران متعصب و ناآگاه در بازی قبلی پرسپولیس مقابل فولاد با سر دادن شعارهای نژادپرستانه «جو»ی را رقم زدند که حسین ماهینی، بازیکن پرسپولیس در صفحه توییتر خود چنین نوشت: «2 امتیاز حساس امروز رو رئیس ... کانون هواداران خودمون از تیم گرفت.» تازه این لیدر معتقد است برخی از افراد و یا حتی رسانهها از لیدرهای تیمشان برای پاک کردن صورتمسئله، مشکل پیش آمده آنها را قربانی میکنند!
** پرده چهارم؛ تراکتوریها با پرچم اجنبی
باوجود اینکه حدود پنج ساعت به آغاز دیدار تیمهای استقلال و تراکتورسازی باقیمانده بود، شماری از هواداران تراکتور خود را با اتوبوس از تبریز به تهران رسانده و در اطراف ورزشگاه آزادی تجمع کردند. آنها منتظر باز شدن درهای ورزشگاه و حضور در جایگاه در نظر گرفته شده بودند. حدود ساعت 16 تا 16:30 سرانجام هواداران تراکتورسازی وارد ورزشگاه میشوند. البته برخی هواداران تراکتورسازی پرچمهای کشور آذربایجان را در دست داشتند، که مأموران نیروی انتظامی بهدرستی و با گرفتن پرچمهای اجنبی، آنها را به داخل ورزشگاه راه دادند.
** پرده پنجم؛ شکسته شدن فنسها
تراکتوریها خیلی زود سکوهای ضلع شمالی و زیر ساعت را پر کردند و البته بهخاطر گرمای هوای تهران به سایههای ایجاد شده از طبقه دوم پناه بردند. لحظاتی بعد، آنها به سکوهای طبقه دوم همان بخش هم رفتند، اما اعتقاد داشتند جاییکه به آنها اختصاص داده شده کافی نیست. پیش از این، هواداران استقلال از پرچمهای آذربایجان که تبریزیها با خود به آزادی آورده بودند ابراز خشم کرده بودند و در پاسخ به این رفتار، جایگاه 10 درصدی آنها را با طرح موزاییکی خود اشغال کردند تا هواداران تراکتورسازی نتوانند در ورزشگاه حضور پیدا کنند. اما به یکباره با دستور سازمان لیگ، فضای بیشتری در اختیار هواداران تیم تبریزی قرار داده شد تا هجوم آنها بهجایگاههای دیگر باعث شود فنسها شکسته و مأموران انتظامی به صحنه ورود کنند و با آنها درگیر شوند. عوامل انتظامی با زبان آذری از طرفداران تراکتورسازی میخواهند آرامش خود را حفظ کرده و تنها تیم خود را تشویق کنند.
** پرده ششم؛ فعالیت «پانترک»ها
از فصل هشتم رقابتهای لیگ برتر که تراکتورسازی وارد این مسابقات شد، برخی اوقات دیدارهایی که در تبریز به میزبانی این تیم برگزار میشد دارای حاشیههایی بوده است. بالا بردن پرچم اجنبی در شهر سرداران ملی، سر دادن عنوان جعلی خلیج ع ر ب ی و حتی شعارهای توهینآمیز به دیگر اقوام ایرانی نشان میدهد بار دیگر فعالیت گروهک «پانترک» در بین تیمهای ورزشی و بهخصوص هواداران پرشور تراکتورسازی آغاز شده است. پیش از بازی با استقلال در پی بیشتر شدن حاشیهها و جنجالها، مسئولان یگان ویژه دست به کار شدند و برای آرام کردن فضای ورزشگاه با مسئولان کانون هواداران باشگاه تراکتورسازی جلسه گذاشتند که تا حدودی تأثیرگذار بود و فضا کمی آرامتر شد.
** پرده هفتم؛ نقش نیروهای امنیتی
این مسئله دیگر رنگ نمیشناسد و مسئله، مسئله تمامیت ارضی ایرانیان است که برای چندمین بار به سخره گرفته میشود. در این که خلیجفارس برای همیشه با همین نام روی نقشه جهان خواهد ماند، شکی نیست و این شعار نباید در هیچیک از ورزشگاههای ایران داده شود. شاید نقش نیروهای امنیتی نیز در تحریک هواداران بیتأثیر نیست! کنترل مستقیم و ملموس در دنیا منسوخ شده و تماشاگران بهصورت غیرمستقیم کنترل میشوند. افراد ناآرام و اخلالگر در تمام دنیا وجود دارند و بهراحتی قابل شناسایی هستند. این افراد باید در کنترل نامحسوس شناسایی باشند تا مانع از تشدید فضای متشنج و بروز آسیب شوند. حضور نیروهای امنیتی به شکل ملموس ممکن است باعث تشدید واکنشها شود.
** پرده هشتم؛ فدراسیون و مدیران بازنشسته تماشاگر
فصل جدید لیگ برتر فوتبال ایران تازه آغاز شده و فقط سه هفته از آن میگذرد. هفته اول با شعار هواداران استقلال در دیدار با پیکان علیه وزیر ورزش همراه بود. هفته دوم هم در بازی پرسپولیس مقابل فولاد، با سر دادن شعارهای نژادپرستانه و بعد شعار سیاسی همراه شد و در هفته سوم نیز در دو بازی اهواز و تهران جنجالی بر پا میشود که قابلهضم نیست. آیا شعارهای ضد حکومتی باعث خواهد شد تا بازیهای حساس با حکم کمیته انضباطی بدون تماشاگر برگزار شود؟ فدراسیون فوتبال و مدیران بازنشسته آن هم نشستهاند و نگاه میکنند. تا این لحظه که واکنشی به شعارهای هواداران فوتبال نشان ندادهاند. کمیته فرهنگی این فدراسیون دقیقاً کجا باید نقش خودش را نشان دهد؟
** پرده نهم؛ اظهارنظر جالب داورزنی
محمدرضا داورزنی، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفهای وزارت ورزش درباره اتفاقات اخیر اظهارنظر جالبی دارد: «همه ما باید کمک کنیم که محیط ورزشگاهها یک مکان امن باشد و نباید به دشمنان که بارها اعلام کردهاند از اغتشاشگران حمایت میکنند اجازه بدهیم که از این فضا سوءاستفاده کنند. برای هر بازی 20 تا 30 هزار نفر به ورزشگاه میآیند، اما یک سری میخواهند از این فضا سوءاستفاده کنند. همه دستگاههای امنیتی، باشگاهها و هواداران مسئول هستند تا اجازه ندهند فضای ورزش آلوده به چنین مسائلی شود. درواقع انتظار از هواداران و باشگاهها این است که فضا را آرام کنند و اینکه عدهای بخواهند از خط قرمزها عبور کنند، قابلقبول نیست.»
به نظر میرسد اگر بهجای فرصت دادن به گروههای تجزیهطلب، توسعه فضای پانیزم قومی و قبیلهای، امور فوتبال و مناصب تخصصی آن را زودتر به چهرههای فوتبالی، متخصص و غیربازنشسته باانگیزه بسپاریم تا فوتبال و ورزش محفل و مسیری برای عقدهگشایی اجنبیپرستان و جنجال دوستان داخلی نشود.
** پرده دهم؛ نقش باشگاهها و پیشکسوتان
بیژن ذوالفقارنسب، پیشکسوت فوتبال و استاد دانشگاه درباره بروز برخی ناهنجاریها در ورزشگاههای در هفتههای اخیر، گفت: «وزارت ورزش و جوانان باید باشگاههای ورزشی را موظف به کنترل شرایط ورزشگاهها کند و آنها از پیشکسوتان و هواداران واقعی خود برای کنترل جو ورزشگاهها کمک بیشتری بگیرند. بروز ناهنجاری در ورزشگاههای فوتبال دلایل فراوانی دارد که اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم هواداران در رتبه آخر قرار میگیرند. وقتی هواداران با هزینه زیاد به ورزشگاه میروند و حتی صندلی مشخص ندارند یا آبخوری و سرویس بهداشتی تمیز در اختیار ندارند، چرا انتظار داریم آنها عصبانیت خود را کنترل کنند؟»
** پلان 10؛ ورزشگاه، ویترین جامعه
برخی معتقدند تغییر شعارهای ورزشی به سیاسی در ورزشگاهها نتیجه اوضاع اقتصادی کشور است. ورزشگاه چیزی جدا از جامعه نیست و بهصورت ویترین و کاملاً شفافتر، آنچه در بطن جامعه وجود دارد را بازتاب میکند. آیا بالا رفتن میزان خشم عمومی، عصبانیت مزاجی اجتماعی و فروکش کردن فرهنگ گفتمان در جامعه امروز از ورزشگاه شروع شده که تماشاگر را با آن محاکمه میکنیم؟