ساعده دسترنج رودسری - کارشناس ارشد مدیریت آموزشی
کد خبر: ۴۷۵۶۹۱
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۸:۱۷ 09 August 2017
ساعده دسترنج رودسری / تابناک : در بررسی ابعاد ضرورت اشاعه اخلاق در جامعه و نقش حکومت در تعلیم و تربیت جامعه باید به مولفه هایی نظیر سوابق قانون گذاری در جامعه ،میزان اثرپذیری مردم از قواعد و مقررات متضمن عدالت و الگوهای تربیتی توجه شود .
 
شخصیت هر فرد که متاثر از خواستگاه خانواده(محیط رشد)و روابط اجتماعی (محل شکل گیری اوصاف متعالی فرد )میباشد از مجموعه صفات ،عقاید ،عادات و افکار او شکل میگیرد وزمانیکه جملگی این فرایند ها با هم ترکیب شود ، وحدتی خاص بوجود می آیدکه حسن و قبح تعالیم را در جامعه پدیدار می سازد . بطور خاص شکل گیری شخصیت انسان حاصل رشد و تربیت وی در مراحل قبل و بعد از تولد است . بنابراین میتوان پذیرفت پایه های اصلی شخصیت یک فرد در محیط خانواده و متاثر از عملکرد والدین بنیانگذاری میشود .
 
 

 
 
بدین لحاظ خصوصیات اخلاقی کودک بطور مستقیم تحت تعالیم رفتار  والدین و در جریان تعامل با آنها شکل میگیرد .بعبارت ساده تر اولین محل شکل گیری خصوصیات فرزندان، متاثرازنوع اطاعت پذیری والدین از هنجار های اجتماعی است و حسن و قبح رخدادهای ارتباطی را در ذهن کودک شکل می دهد . در مشاهدات عینی کودک از والدین ، به هر میزان از کیفیت تعهد پذیری در حوزه آموزه های اخلاقی متابعت شود به همان کیفیت در تشکیل جامعه عاری از پلیدی و پلشتی در آینده موثر خواهد بود .
 
با این وصف الگوهای تربیتی جامعه متاثر از نقش والدین در تربیت کودکان بنا نهاده می شود.لذا در می یابیم که هر جامعه ای حتی در صورتی به سمت توسعه و پیشرفت تضمین یافته سوق پیدا خواهد کرد که آموزش والدین در خصوص نوع تربیت کودکان نیز از جمله ضرورت های اولیه و اولویت های دارای ارزش و توجه قلمداد شود .
 
در اسلام،تربیت بمعنای شناخت فطرت خداجوی انسان و هدایت و تشویق او در مسیر ظهور و بروز استعداد هایش برای سعادتمندی جامعه و تقرب به خدا و عمل به فرامین الهی معنی شده است و با این تعریف قرآن کریم بهترین آئین تربیتی برای کل بشر تبیین شده است. هر چند طبق تعریف روانشناسان در بیان تربیت صرفا به نگاه مادی آن بسنده شده است که عبارت از :"ایجاد تغییر در فرد در مسیر مطلوب"
 
بسیاری از علمای اسلام معتقدند اصلاح جامعه به تربیت فرزندنیکو از سوی والدین بستگی دارد از اینرو در اسلام اهمیت بسیار ویژه ای پیرامون نقش والدین در تربیت کودکان قائل شده اند . ائمه معصوم علیهم السلام نیز بارها در خصوص اینکه تربیت از جمله حقوق تکلیفی والدین در حق کودکان است سفارش شده است.
 
درهمین راستا در بخشی از فرمایش حضرت امیرالمومنین (ع) تصریح شده است که : "از جمله حقوق فرزند بر پدر و مادر این است که نامی نیکو بر او نهند و بخوبی تربیتش کنند و قرآن را به او بیاموزند ."

از نظر تعالیم اسلام بهترین روش تربیت کودک اثر پذیری از آموزه های قرآنی است.همچنین بطور مثال خداوند متعال در سوره مبارکه لقمان در تبیین جایگاه ادب در خصوصیات فردی نکات بارز و کاربردی را برشمرده است.

از نگاه علمای اسلام بهترین روش تربیتی که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و همه نیاز های روحی روانی اوست، التزام عملی در پذیرش الگوهای اخلاقی متاثر از مسیر وحی و آئین بر گرفته از قرآن کریم است. قرآن مجید نیز آئین و الزامات معرفی شده از مسیر وحی را بهترین آئین تربیتی نه تنها برای مسلمین بلکه برای کل بشر تجویز نموده است.
 
بعنوان نمونه در آیه شریفه ۹ از سوره مبارکه اسراء در این رابطه آمده است :"قطعا این قرآن به آئینی که[ مستحکم تر و متضمن پایداری و قوام جامعه است] راهنمایی می کند  و به آن مومنانی که کارهای شایسته میکنند مژده میدهد که پاداشی بزرگ برایشان خواهد بود".هرچند که به روش اختصاصی تربیت کودک در قرآن اشاره مستقیم نشده است ،لیکن ضرورت اشاعه تربیت اخلاقی و پیروی از الگوهای آن در جامعه از لابلای برخی از آیات و داستانهای قرآن کریم به زیبایی مشهود است.
 
امروزه در بیان ضرورت تعلیم و تربیت از روش های متاثر از آداب اسلامی پیرامون تربیت جامعه در منابع آموزشی نیز بحثهای مبسوطی شده است.
 
انسان ذاتا موجودی الگو طلب و شایسته گزین محسوب شده لذا از آنجائیکه تربیت ابتدایی کودک بطور طبیعی با اتباع از روشهای الگوپذیر توسط والدین صورت میگیرد در این راستا سعی شده است جهات موثر در تربیت کودکان با پیروی از روش الگوپذیری دردنیای امروز جهت استفاده مطالعه کنندگان در فرازهای آتی تبیین می شود ؛

اگر جامعه هدف را تربیت پذیری کودک فرض کنیم؛ میتوان اینگونه اظهار داشت که هر کودک در چند سال اول زندگی خود همه کارهایش را از الگوهای محیط پیرامونی که در درجه اول پدر و مادر هستند انتخاب میکند و پس از ورود به محیط خارج از خانواده از اشخاص دیگر نظیر دوستان ومعلم و ...الگو برداری میکند لذا نکات ذیل بعنوان بدیهیات بهتر است مدنظر والدین قرار گیرد :

چون ساختار تربیتی کودک با دیدن رفتارهای والدین شکل میگیرد پس بهتر است:

اولا-والدین بفکر تربیت کودک از بدو تولد باشندزیرا برای تربیت کودک هیچگاه زود نیست و این موجودات دوستداشتنی بسیار باهوش بوده و از همان ابتدای تولد محیط پیرامون خود را درک و بخوبی از توان ضبط رفتار برخوردارند .

ثانیاً-والدین به هیچ وجه تربیت کودک را با تنبیه اشتباه نگیرند؛

ازاینرو احتمال میرود والدین برای القای یک الگوی رفتاری پسندیده ممکن است گاها از بروز بهترین رفتار با کودک عاجز باشند و مرز بین متابعت از الگوهای اخلاقی (تربیت)را با بروز رفتارخشن (تنبیه) اشتباه بگیرند ،لذا باید با بهره گیری از منابع آموزشی معتبر راه برخوردصحیح با کودک جهت القای رفتار پسندیده را در بدو امر بیاموزند سپس در صورت مواجهه با فضای مشابه از کم آسیب ترین روش در تربیت کودک بهره برند .

بطور مثال هنگامی که یک کودک خردسال برای بدست آوردن تمایلات خود نظیر تحمیل خرید اغذیه غیر مطلوب در یک سوپر مارکت متوسل به نا آرامی و سر صدا می شود و والدین عاجز از رفتار مطلوب میشوند در چنین مواردی بسیار تاکید شده است که از روش های کارشناسانه استفاده کنند و کودک را منصرف کنندو دراین مواردشیوه برخوردوالدین نباید خشونت آمیز باشد و از طرفی شیوه رفتار باید مصداق تعلیمی با خود داشته باشد تا در موارد مشابه موثر واقع شود .

ازآنجاییکه اصل تربیت بر آموزش استوار است لذا بهتر است والدین در بدو امر نسبت به تعلیم شاخص های تربیتی کودکان مبادرت نمایند تا در صورت قرار گرفتن در شرایط بحرانی امکان برگزیدن بهترین  روش را در مواجهه با کودکان داشته باشند . متاسفانه مشاهده شده است در برخی مواقع والدین درچنین شرایطی راه مخالفت مستقیم باکودک رابرمیگزینند که شایسته است بجای مخالفت مستقیم با خواسته کودکان بهتر اعمال محدودیتها را به کودکان خود آموزش دهند .

زیرابا این استراتژی میتوان کودک را به داشتن رفتار صحیح و پسندیده هدایت کرد.
در میزان اثرگذاری اعمال محدودیتها جهت برگزیدن کودکان از رفتار پسندیده و صحیح بهتر است والدین در زمان اعمال محدودیتهای خود روی حرف خود بمانند و تا حد امکان با ایجاد فضای مثبت از بکاربردن واژه های منفی در مقابل خواسته کودکان (نه)تا سرحد امکان اجتناب نمایند چون بکاربردن فضای منفی و اختصاصا مخالفت صریح با خواسته ناصواب کودک از طریق استعمال لفظ (نه)ممکن است اورا پس از مواجهه در فضاهای تکراری به هیچ عنوان از دخالت اقتدار اراده شما در رد خواسته خود توجهی نکنند .

درادامه بمنظور بهره گیری بیشتر در بین الگوهای اثرگذار درتربیت کودکان چند اصل مهم و ساده جهت آگاهی بیشتر والدین یادآوری میشود:

۱-اصل توجه به مراحل تربیت فرزند :

شخصیت کودکان گام به گام سامان می یابد و گفتار و کردار به مرور در عمق جانشان نفوذ میکند و تاثیر میگذارد -پس بهتر است والدین در مواجهات فرزندان شتابزده و عجولانه تصمیم نگیرند.

۲-هماهنگی والدین در تربیت :

اختلاف والدین در نوع اتخاذ مواضع با تقاضای ناصواب کودکان میتواند کودک را در اصرار و تکرار خواسته ناصواب ترغیب و دچار تعارض کند .از اینرو بهتر است والدین در اتخاذ مواضع مخالف و موافق با کودک هماهنگ عمل کنند . اگر در اتخاذ مواضع نقطه نظرات متفاوتی از سوی والدین به فرزند القا شود و یا صلاح در این است که نسبت به مواضع سابق تجدید نظر نسبت به درخواست کودک صورت پذیرد بهتراست با مشورت و همفکری و موضع جدید بطور مشترک منعکس شود تا کودک دچار سردرگمی جهت القای درخواست خود نزد والدین نشود .

۳-اصل محبت :

ازهمان لحظات نخستین توانایی بروز واکنش توسط کودک اعلام نیاز او به اصل محبت است؛ بهترین راه این است همیشه والدین آغوش خود را بعنوان امن ترین محل بروز مهر و محبت به کودک بگشایند .

و میزان بروز مهر و محبت نسبت به کودک از ضریب کیفیت برابری برخوردار باشد، طوری نباشد که فرزند در انتخاب والدین به نسبت بذل محبت دچار افراط و تفریط و دچار اشتباه شود یعنی طوری نباشد که فرزندشان فکر کند پدر یا مادر به میزان بیشتر یا کمتر از دیگری به فرزند بذل مهر میکند ؛این پدیده در آینده میزان محبت پذیری فرزند نسبت به والدین اثرگذار است و ممکن است کودک نیز در بذل مهربانی نسبت به پدر و مادر فرق بگذارد .

۴-اصل احترام و تکریم :

تلاش کنید فرزندان با شخصیت والا و بلندمرتبه تربیت شوند تا در آینده دچار کمبود شخصیت نشوند رفتار منفی که گاها در اجتماع از برخی افراد دیده میشود  نشان دهنده اینست که در خانواده با عزت و کرامت با او رفتا نشده است.

۵-توجه به تفاوت های فردی :

(جسمانی-شناختی-هوش-عاطفی اخلاقی)

کودکان در بروز رفتارهای والدین  ممکن است واکنش های متفاوتی داشته باشند ممکن است برخی حساس و زودرنج وگوشه گیر و بعضی دیگر از تاب و توان بیشتری نسبت به مهیج ها برخوردار باشند پس والدین باید حالات و روحیات فرزندان خود را بشناسند و متناسب با حال او رفتار کنند تا کودکان در شرایط متفاوت دچار سرخوردگی نشوند و در معرض قضاوت دیگران قرار نگیرند زیرا ممکن است اظهار عدم توانمندی کودکان از زبان دیگران باعث سلب اعتماد بنفس کودک در فضاهای دیگر گردد ، لذا بروالدین فرض است که اجازه دهند کودکان در بروز واقعیتهای رفتاری خود دچار عدم استقلال نشوند و برای خوش آمد و بدآمد مخاطبین بر خلاف شخصیت واقعی خود رفتار نکنند .

۶-اصل اعتدال:

هرچندآزادی و اعمال محدودیت بیش از حد مانع رشد فکری کامل کودک است . لیکن تنبیه و شکنجه نیز کودک را طغیانگر و لجباز به بار می آورد و در نقطه مقابل ممکن است آزادی بیش از حدنیز کودک را ولنگار و بیخیال و بدون روحیه مسئولیت پذیری رشد دهد لذا والدین مقررات و قوانین خودساخته را رها کرده و با اتباع الگوهای منطبق با موازین آموزش با کودک خود رفتار کنندتا شاهد بروز اتفاقاتی نظیر خودکشی وقتل(دگرکشی) واعتیاد وسایر آسیبهای اجتماعی پیرامون فرزندان خود درآینده نباشند.

۷-اصل مدارا:

بهترین شیوه برای همراه ساختن دیگران صبر و مدارا است- زیراصبر و مدارا با کودک اورا به این باور میرساند که  با شما مدارا کند ودرخاتمه والدین پیمودن مسیر صبر در مواجهات غیر قابل تحمل را به کودک  بیاموزند زیرا  آینده ای بدور از آسیبهای اجتماعی   تضمین میکند .

 
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
miNa
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۳:۱۱ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
بسیار عالی
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار