کد خبر: ۳۹۴۲۲۲
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۰ 14 March 2017
اخبار حوادث, تجاوز جنسی, جنایت, عکس, رمالی, تعرض, تجاوز, مرد رمال, تجاوز به دختر جوان, داروی بیهوشی,

در فضایی ترسناک و تاریک معجون مخصوص را خوردم اما چند دقیقه بعد پلک هایم سنگین شد و به خواب عمیقی فرو رفتم. دیگر نفهمیدم چطور شد اما وقتی بیدار شدم فهمیدم رمال شیطان صفت من رامورد آزار واذیت قرار داده است.

دائم کابوس می دیدم و نگرانی شدیدی داشتم. تا این که از طریق یکی از دوستانم با مردی فالگیر آشنا شدم و شنیدم او با قدرت جادویی اش می تواند من را بدون دردسر به خواسته ام برساند. همه دوستانم از او تعریف می کردند و می گفتند معجون هایش معجزه می کند.
به همین خاطر آدرسش را گرفتم و پس از تعیین وقت قبلی وارد محل کارش در زیرزمین نیمه تاریک یک خانه قدیمی شدم. او در انتهای یک اتاق تاریک نشسته بود و چراغ سبز رنگی از سقف اتاقش آویزان بود. از حضور در چنین مکانی وحشت کرده بودم و می خواستم برگردم اما فکرکردن به این که همه مشکلاتم به کمک مرد رمال رفع می شود باعث شد آن وضعیت را تحمل کنم.
با خودم گفتم چند دقیقه زیر زمین ترسناک را تحمل می کنم اما در عوض به همه آرزوهایم می رسم.
چند دقیقه ای طول کشید تا سفره دلم را برای او باز و همه خواسته هایم را مطرح کردم. مرد رمال پس از دقایقی گفت وگو و شنیدن مشکلاتم، گفت: در قبال دریافت ۲۰۰هزار تومان می تواند طلسم زندگی ام را بشکند.
او گفت هرکس سراغش رفته بی جواب نمانده و خوشبخت شده است. او سپس از داخل یک خمره مایعی را داخل یک لیوان ریخت و مواد دیگری هم به آن اضافه کرد و به من داد.
در فضایی ترسناک و تاریک معجون مخصوص را خوردم اما چند دقیقه بعد پلک هایم سنگین شد و به خواب عمیقی فرو رفتم. دیگر نفهمیدم چطور شد اما وقتی بیدار شدم فهمیدم رمال شیطان صفت من رامورد آزار واذیت قرار داده است.
وقتی با اعتراض های تند و تهدید آمیزم روبه رو شد تهدید به آبروریزی کرد. من هم از ترس چاره ای جز سکوت نداشتم اما سرانجام تصمیم به شکایت گرفتم. آقای قاضی آبرو و زندگی ام در خطر است. اگر خانواده ام از این ماجرا بو ببرند دیگر نمی توانم سرم را بالا بگیرم. شما را به خدا کمکم کنید.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار