کد خبر: ۲۷۷۸۴۴
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۲ 14 August 2016


حضور میرزا محمدصادق عرب یا همان فاتح در کرج و استقرار ۲ کارخانه و باغ های وی در این شهر، از او چهره ای ساخته است که برخی او را تا سر حد یک مرد اسطوره ای می پرستند و عده ای دیگر نیز وی را به عنوان چهره ای منفور که با برخی از سران دوره رضاخانی و محمدرضا شاهی ارتباط داشته و از قبل این ارتباط به نان و نوایی رسیده است، می دانند.

آنچه که در گزارش زیر ارائه می گردد، بازخوانی فعالیت های سیاسی و اقتصادی محمدصادق عرب و خاندان وی بوده که برای اولین بار و برای ابهام زدایی از فعالیت های این فعال اقتصادی در شهرستان کرج در روزنامه البرز فردا منتشر می شود.

ذکر این نکته ضروری است که این گزارش بر اساس اطلاعات و اسنادی که بعضا در کتب تاریخی منتشر شده گردآوری شده است.

عرب و نیای او

محمد صادق عرب که در آبان ماه ۱۳۱۴ نام خانوادگی خود را به فاتح تغییر داد و در نشریه اتاق تجارت مشهد آگهی این تغییر نام را اعلام کرده است از اعراب مهاجر بحرینی است که به گسترش فعالیت های کمپانی هند شرقی که از سوی دولت انگلیس حمایت شده و به دولت هند بریتانیا مشهور بوده است.

وی چهارمین نسل از خاندان محمد باقر عرب است که از بحرین به ایران مهاجرت کرده اند.

مشهور ترین فرد این خاندان را باید میرزا محمدآقا عرب معروف به ملک التجار دانست ( خانه ملک التجار هم اکنون به عنوان اولین هتل تمام خشتی جهان در یزد از گرانترین هتل های ایران است)که از جمله تاجران توتون و تنباکو بود و با فشار وی سبب شد تا لغو تحریم تنباکو پس از ۵۵ روز اعلام شود.

نقش خاندان عرب در لغو تحریم تنباکو در ایران

در اول فروردین ۱۲۶۹ ه .ش ناصر الدین شاه براى تأمین مخارج عیاشى‏هاى خود در صدد تهیه پول برآمد، از اینرو تهیه و فروش توتون را در سراسر کشور به مدت ۵۰ سال انحصار یک کمپانى انگلیسى به مدیریت ماژور تالبوت واگذار نمود. بر اساس این امتیاز حق فروش توتون و تنباکو و کالاهاى مربوطه به کمپانى رژى اختصاص یافت. به دنبال آن در تمام شهرها شورش پدید آمد و مردم یزد که سالها از ظلم و ستم قاجاریه و عمال فاسد آنان به تنگ آمده بودند پا به پاى هموطنان خود در دیگر شهرها بنا بر فتواى آیت الله میرزا حسن شیرازى به پا خواستند.

در آذر ۱۲۷۰ اعتراض وسیع ملى با تحریم تنباکو به اوج خود رسید. در صبح روز پنج شنبه ۱۲ آذر ۱۲۷۰ حکم تحریم تنباکو از جانب میرزاى شیرازى بود بدست مردم رسید و تمام فروشندگان دخانیات نیز با اتحاد کامل یکباره دکاکین خود بستند. هنگامى که ناصر الدین شاه در اثر مبارزات مردم و علما مجبور به لغو امتیاز داخله گردید و جریان آن به شهرها اطلاع دادند، آیت الله میر سید على مدرسى که مرجع مردم یزد بود درباره چگونگى حکم تحریم قبلى از مراجع سامرا پرسش نموده که در جواب، دستور زیر فرستاده شد: «یزد ـ خدمت سرکار شریعتمدار آقاى آقا میر سید على مدرس دام علا از تفصیل احکام بر حرمت استعمال دخانیات باى نحو کان البته اطلاع دارید ولى اکنون بر حکم مزبور باقى اند و مقرر فرموده‏اند که مادام که رفع امتیاز بالمره از داخله و خارجه به طریق تحقیق برخودشان محقق نشود و اعلام جدید به رفع حکم نفرمایند، حکم به حرمت باقى و اجتناب لازم و رخصت نیست. دستخط مبارک به همین مضمون خواهد رسید. سید حسن النورى».

به نوشته یروآند آبراهامیان،در کتاب ایران بین دو انقلاب، ملک التجار که عمومی بزرگ محمد صادق عرب می شود نقش تعیین کننده ای در لغو تحریم ۵۵ روزه توتون و تنباکو که توسط میرزای شیرازی بزرگ تلاش بسیاری برای لغو آن شده بود صورت گرفت.

در این میان نقش خاندان عرب در یزد که از جمله فعالان تجار برتر این منطقه بوده اند در فعالیت های کمپانی هند شرقی، غیر قابل کتمان است.

این خاندان با ارتباط که با کمپانی هند شرقی بوجود آوردند توانستند که از تجار بنام کشور شده و تاثیرات اقتصادی فراوانی را در کشور داشته باشند.

همانگونه که می دانیم کمپانی هند شرقی را به عنوان حکومت هند بریتانیا باید دانست که از طریق تجارت نفوذ استعمار را بر کشور ایران سبب شدند.

این ارتباط و گستردگی فعالیت سبب شد تا عمده فعالیت خاندان عرب ها در یزد با کمپانی هند شرقی بوده و تمامی فعالیت های این خاندان با کشور هند صورت گیرد. به گونه ای که پدر همسر محمدصادق فاتح دفاتر معظمی در بمبئی و کلکته ایجاد کرده و فاتح با شراکت در این دفاتر به تجارت با این کمپانی و اجرای سیاست های این کمپانی استعماری در کشور اقدام می کرد.

بر اساس آنچه که در زندگینامه فاتح آمده است او در سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۷ به کشور انگلستان جهت تحصیل در رشته نساجی اعزام می شود. اعزام وی به انگلستان به واسطه دوستی خانوادگی فاتح با محمود جم یکی از نخست وزیران دوره رضاخانی بوده است او سپس به ایرلند رفته و در آنجا تحصیلات آکادمیک نساجی را ادامه داده و فارغ التحصیل می شود.

محمد صادق عرب با توجه به همین ریشه های خانوادگی توانست مسافرت های بسیاری را به هند داشته باشد و از همین رو بود که محمد غضنفر پدر همسر محمد صادق فاتح، دفاتر تجاری خانوادگی خود را در بمبئی و کلکته ایجاد می نمایند.

ارتباط خانوادگی خاندان عرب با کمپانی هند شرقی سبب می شود تا تجارت ایران با هندوستان در اختیار این خاندان قرار گرفته و از این مسیر به سرمایه های کلانی برسند.

همانگونه که گفته شد کمپانی هند شرقی یا همان دولت هند بریتانیایی نایب التولیه حکومت انگلستان در هندوستان بود و خانواده های منتفذ سرمایه داری همچون روچیلدها در این بخش فعالیت داشته و دارند.

گرایشات حزب توده ای

فاتح در ابتدای ورودش در اتاق تجارت گرایشات توده ای داشت. این گرایشات که بیشتر در مقالاتی که در حوزه اقتصاد در همان نشریه اتاق تجارت منتشر شده است نسبت به ارا دیدگاه های اقتصادی حزب توده فعالیت داشت.

وی در آذر ماه ۱۳۱۵ در نشریه اتاق تجارت در یادداشتی به وضع مالیات در کشور اعتراض کرده و آنرا جزیی از اقتصاد سرمایه داری می داند.

این گرایشات حزب توده ای در اتاق تجارت سبب شد تا نحوه و جریانات حاکم بر اتاق به سمت حزب توده کشیده شود. در این میان دوستی و ارتباط او با عبدالحسین تیمور تاش مهمترین تاثیرات حزبی وی محسوب می شود.

فاتح و کلوپ های روتاری و لاینز

هر چند که در کارنامه فعالیت اقتصادی محمد صادق فاتح کمک به فعالیت های خیریه و کمک به نهادهای اجتماعی دیده می شود اما تلاش های وی بخصوص در اواخر عمر خود که در شهرستان کرج استقرار یافته است به برخی از انجمن هایی که بیشتر جنبه جاسوسی و نفوذ در کشور داشتند نیز قابل توجه است.

نقش محمد صادق فاتح در ایجاد تشکیلاتی همچون تشکیلات باشگاه لاینز و باشگاه روتاری در کرج غیر قابل کتمان است.

این گونه کلوپ ها بنگاه های خیریه ای بودند که به جای عملیات خیرخواهانه و حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم به فریب افکار عمومی و دسته بندی های خاص سیاسی و فرهنگی همت می گماشتند.

و از این رهگذر برای خود جایگاه در ساختار حکومت کسب می کردند، البته این باشگاه ها تنها این کارکرد را نداشتند ،بکله رابطه تعاملی بین افرادیکه به دنبال کسب قدرت و حصول ایگاه مدیریتی در دولت بودند و دولتمردانی که به لحاظ مشارکت های عملیاتی و حضور فعال اچتماعی د راین محل ها حضور می یافتند، برقرار بود. از ماروده این دو گروه اهداف و سیاست های رژیم که در واقع از خارج از کشور و توسط اربابان خارجی به شخص شاه دیکته می کشد.

با رعایت سلسله مراتب منظم و معین به رده های پایین تر منتقل می شد و این کلوپ ها در واقع کانون برآیند این احکام و دستورات بودند و بحث های لازم و ضوروری به انجام می رسید، و راه کارهای عملیاتی و اجاریی اتخاذ می گشت.

چنانچه در خصوص اصلاحات ارضی و انقلاب به اصطلاح سفید و اصول آن ، شاهد این روند به طور مشخص هستیم. درواقع این باشگاه ها، مرکز توزیع سیاست های استعماری بیگانگان به شکلی که مورد پذیرش افکار عمومی قرار گیرد، بود برای حصول این نتیجه، توسعه فرهنگی غرب توسط کارگزاران این کلوپ ها، ضروری ب هنظر می رسید و لذا شاهد برنامه های فرهنگی مختلف و عدیده ای هستیم که توسط این مراکز وابسته خارجی به منصه ظهور می رسد.

عضویت محمد صادق فاتح در دو کلوپ لاینز و روتاری و حمایت های وی از این دو گروه سبب شد تا فعالیت های این دو کلوپ در کشور در رتبه مناسبی قرار داشته باشد.

یکی از مهمترین اقداماتی که فاتح در خصوص کمک به باشگاه های روتاری و لاینز انجام می داد ، در اختیار قرار دادن کامل کافه جهان در اختیار این دو باشگاه بوده است.

به عنوان مثال در کتاب باشگاه روتاری به روایت اسناد، گزارشی از بولتن هفتگی باشگاه روتاری در کرج منتشر کرده است که در آن بیش از ۸۰ نفر از روتارین ها،مهمان کرج بوده اند.

براساس گزارش شماره ۱۰۴۹۵/۲۰/هـ ساواک اعضای حاضر در جلسه افتتاح کلوپ روتاری کرج به تاریخ ۱۰/۵/۱۳۴۵ را اینگونه اعلام کرده است:

طی ناهار مجللی با حضور ۱۷ نفر روتارین ها، آقای دکتر صالح، دکتر هومن، مهندس فروهر، امیر ابراهیمی ، مهندس شیوا ، منصوری ، دکتر ورجاوند ، کوچک علی ، دکتر جنیدی رستار، دکتر ناظمی، مهندس بهرامی ، پرویز، موحد ، دکتر بهشتی، خولی، نعمتی و محمدصادق فاتح کارخانه دار و میهمانان پرویزیان رییس انجم شهر، مهندس ریاحی رییس دانشکده کشاورزی، دکتر فشاد رییس دانشکده علوم، دکتر حجازی معاون دانشکده، و هاشم طلایی خبرنگار روزنامه کیهان، رسما افتتاح گردید …

همانگونه که در بالا گفته شد ارتباط فاتح با دکتر الهیار صالح سبب شد تا وی به عنوان مهمان ویژه در این افتتاح حضور داشته باشد.

سند شماره ۶۰۱۱۶/۲۰هـ ۲۱ به تاریخ ۲۳/۳/۱۳۴۷ نشان می دهد که فاتح بعد از قریب به دو سال از تشکیل کلوپ روتاری رستوران خود را به صورت رایگان در اختیار اعضای کلوپ روتاری برای برگزاری جلسات کرج و تهران می گذاشته است.

در جلسه مورخه ۲۲/۳/۱۳۴۷ کلوپ روتاری شمیران حمید خواجه نصیری اظهار داشت کلوپ روتاری کرج جلسات خود را تاکنون در رستوران گلشهر تشکیل می داد ولی از این هفته جلسات آن کلوپ در رستوان جهان کرج تشکیل خواهد گردید.

نظریه چهارشنبه: خبر صحت دارد، انجمن

پرداخت هزینه سفر ۱۸ نفر از روتارین ها، برای سفر به اروپا از جمله دیگر اقداماتی بود که محمد صادق فاتح انجام داده است.

براساس سند شماره ۱۲۶۸۵/۲۰هـ ک فاتح کلیه هزینه های سفر به اروپای ۱۸ روتارین کرجی را تمام و کمال پرداخت نموده است.

ساعت۱۳۰۰ روز ۱۶/۷/۱۳۵۱ جلسه هفتگی کلوپ روتاری کرج با حضور ۲۸ نفر در محل هتل جهان تشکیل گردید در این جلسه ولی محمدی راجع به سفر اروپا و خاطرات آن سخن گفت و در خاتمه یادآرو شد که نامه ای جهت سایر اعضای فرستاده شود که در این جلسات غیبت ننمایند.

همچنین در این جلسه از تلاش های محمدصادق فاتح تقدیرو تشکر بعمل آمد و از وی به خاطر پرداخت تمام و کمال هزینه های سفر ۱۸ نفر از روتارین های کرج قدردانی شد.

باشگاه لاینز و فاتح

در طول قرون گذشته، به فراخور اوضاع سیاسی اجتماعی حاکم بر کشورهای مختلف، استعمارگران به نوسازی شیوه های استعماری خود پرداخته اند. بهره گیری از عناصر مختلف و متنوع در دستور کار ایشان بوده است، یکی از ابزار های مستعد و کارآمده موسسات اجتماعی و به اصطلاح خیریه بوده است. این موسسات که با ظاهری مردمی و غیر سیاسی و عمدتا با هدف کمک به دیگران و برآورد حاچات نیازمندان پا به عرصه وجود می گذاشتند در واقع در اقلبی دو منظوره طراحی و ابداع می گشتند، هدف ظاهری که بحث تشر دوستی و کمک به هم نوع را در دستور کارداشت ، بدنبال ترسیم چهره های مردم دوست و باعطوفت از آن بود و هدف پنهانی و اصلی آن که در پس چرده قرار داشت، در حقیفت برنامه نفوذ و رخنه در امور سیاسی و فرهنگی ملت ها را پیگیری می نمود و پس از ایجاد تغییر و انجام استحاله فرهنگی و پیدایش زمینه استعمار به تاراج سرمایه های ملی و معنوی آنان مشغول می گردیدند.

باشگاه لاینز یکی از عمده ترین و گسترده ترین این سازمان های اجتماعی بود که توسط امیریکایی ها تاسیس و راه اندازی شد.

مطلب دیگری که این باشگاه در دستور کار خود قرار داده، مسئله جاسوسی و جمع آوری اخبار مختلف از زمینه های ، سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی بود.

محمد صادق فاتح از جمله مهمترین فعالان اندک این باشگاه از ابتدای تاسیس تا فوتش بوده و کمک های شایانی را به این کلوپ داشته است.

طبق سند شماره ۶۸۰ به تاریخ ۲۲/۱۲/۱۳۳۹ منتشره در کتاب کلوپ روتاری به روایت اسناد صورت های رسیده از اتحادیه بین المللی لاینز باشگاه های منطقه ۳۵۴ وجوه زیر به اتحادیه پرداخت شده است.

در این صورت های رسیده آنچه که قابل ملاحظه است، لیست صورت های کلوپ کرج است که از کلوپ های شمال تهران، تجریش، مشهد، شیراز، اصفهان و رشت بالاتر بوده است.

مبلغ اعلام شده در این سند بالغ بر ۱۱۴۳۳ دلار می باشد که اگر قیمت هر دلار آن زمان را که هر دلار بالغ بر ۷۰ ریال محاسبه می شده است را در نظر بگیریم باشگاه لاینز کرج بالغ بر ۸۰۰ هزار ریال به این باشگاه کمک ریالی نموده است.

بر اساس سند شماره ۲۷۶۹/هـ ساواک به تاریخ ۲۵/۳/۱۳۴۰ قسمت اعظم صورت واریزی کرج به حساب کلوپ لاینز از سوی محمد صادق فاتح یزدی کارخانه دار معروف کرج صورت گرفته است.

در این سند آمده است: از تلاش های خالصانه و مجدانه محمد صادق فاتح یزدی که در بالابردن سطح اعتبار کلوپ لاینز دفتر کرج به جهت اختصاص بخشی از مال خود به کلوپ روتاری و پرداخت صورت این دفتر تلاش وافری را را مبذول داشته اند تشکر و قدردانی شد.

این ارتباطات خانوادگی نه به دلیل شاخص های شایسته سالاری بلکه به دلیل ارتباطات خانوادگی این خاندان ها که از گذشته در کشور فعال بودند، است.

ارتباط خانوادگی محمدصادق عرب که بعد از سال ۱۳۱۷ آن را به فاتح تغییر می دهد با محمودجم سبب می شود تا وی به یکی از اعضای فعال و موثر اتاق تجارت مشهد تبدیل شود و از این گذر بتواند نقش تعیین کننده ای در تغییر مسیر تجارت در مشهد که روزگاری به شدت به سمت امپراتوری روس کشیده بود، گرایش پیدا کند

محمدصادق فاتح و فعالیت های تجاری

او فعالیت های تجاری خود را از غرفه پدر آغاز نموده و پس از طی نمودن دوران نوجوانی و جوانی با سرمایه ای که از طریق پدرش به وی منتقل می شود،وارد تجارت می گردد.

ابتدا به بیرجند رفته و از آنجا در بخش تجارت فرش فعالیت هایی را انجام می دهد. اوایل سال ۱۳۰۰ وارد مشهد شده و ازآنجایی که خاندان دایی وی یعنی کاظم یزدی و خاندان لاری در نجف و مشهد به تجارت می پرداختند شراکتا با یکی از فرزندان دایی خود از خاندان لاری اقدام به تجارت می نماید.

در این زمان نیز دوره فعالیت های محمد صادق عرب نشان می دهد که وی نیز با استفاده از لابی و یا به تعبیری آریستوکراسی ای که در مشهد توسط خاندان عرب ها ایجاد شده بود، فعالیت های متعددی را انجام می دهد.

تشکیل اتاق تجارت مشهد جوان ۲۵ ساله ای را به خود می بیند که اگر نبود، لابی های گسترده ای که از طریق کمپانی هند شرقی ایجاد شده بود، یقینا جایگاه وی این جایگاه نبود.

از جمله نتایج شکل‌گیری اتاق تجارت مشهد فراهم شدن زمینه همکاری بیشتر بین تجار در زمینه‌های مشترک تجاری و ایجاد شرکت‌های سهامی برای افزایش قدرت مانور اقتصادی بود. هر چند اتاق تجارت مشهد که اکنون جای خود را به اتاق بازرگانی تغییر داده است، برای مقابله با تجارتخانه‌های بزرگ شوروی در ایران و به ویژه در مشهد، ایجاد شده بود اما این روند سبب شد تا با تشکیل کمپین های اقتصادی و تجاری در یک خانواده آریستوکراسی و یا خاندان سالاری بیشتری در بین تجار ایجاد شود، همان مسیری که کمپانی هند شرقی آنرا دنبال می کرد تا بتواند نفوذ و تاثیر بیشتری در حوزه اقتصادی ایران بخصوص در مقابله و مواجه با اقتصاد روس تزاری و بعدها شوروی داشته باشد.

شرکت سهامی ایالتی قماش، شرکت سهامی قند و شکر خراسان، شرکت پوست و روده خراسان و شرکت خشکبار خراسان از جمله شرکتهایی بودند که در این برهه حساس اقتصادی ایران که دوران انتقال سلطنت قاجار به پهلوی بوده و هنوز ایران از تبعات قحطی بزرگی که سبب کشته شدن بیش از ۲۰۰ هزار نفر از ایرانیان شده بود رهایی نیافته بود.

توضیح اینکه ژنرال دنسترویل درباره این قحطی اینگونه می نویسد: «قحطی در این جا اسفناک است… ما محصول را ۴۰ تومان می‌خریم و امیدواریم مقداری هم کمتر از این تهیه کنیم. هر روز بسیاری می‌میرند و بسیاری نیز در حال کمک‌رسانی مرده‌اند. اکنون که برف‌ها آب شده و بهار آغاز شده است، مردم می‌روند بیرون و مثل گاو در مراتع می‌چرند». بسیاری از این مردم نگون‌بخت در حال چریدن در مراتع مرده‌اند»

بعد از این سالهای قحطی بود، که برخی از سرمایه داران به سراغ ایجاد شرکت های سهامی رفتند تا در سالهای بعد از قحطی بتوانند از این محل، عایداتی داشته باشند.

بیشتر موسسان این شرکت‌ها اعضای اتاق تجارت مشهد بودند. شرکت سهامی قند و شکر خراسان، اعضای شرکت سهامی ایالتی قماش شرکت پوست و روده خراسان که از ۱۵ اسفند ۱۳۱۷ که درزمینه فروش و صدور پوست و روده فعالیت می کرد همه از جمله شرکتهایی بودند که محمد صادق عرب یکی از سهامداران اصلی آن بود

از مهمترین اقداماتی که می توان گفت محمد صادق عرب یا همان فاتح در آن نقش تعیین کننده ای داشته است، تاسیس اولین کارخانه نخ ریسی مشهد بود.

فاتح وشراکت با عبدالحسین تیمورتاش

عبدالحسین تیمورتاش (زاده ۱۲۶۲ برابر با ۱۸۸۳ میلادی بجنورد – درگذشته ۹ مهر ۱۳۱۲ برابر با ۳ اکتبر ۱۹۳۳ در تهران)، ملقب به سردار معززالملک و سردار معظم خراسانی، دولتمرد منفور ایرانی دوره‌های قاجار و پهلوی بود. تیمورتاش از کسانی بود که در برانداختن قاجارها و برآوردن پهلوی‌ها کوشش بسیار کرد. در دوره رضاشاه نخستین وزیر دربار بود و نقش مهمی در سیاست خارجی ایران بازی کرد. چند سال بعد آنقدر قدرتش فزونی یافت که به برخی از ابرقدرتها از جمله روس ها به دنبال جایگزینی وی به جای رضا شاه بودند که مورد غصب رضاشاه واقع شد و در ۱۳۱۲ در زندان قصر کشته شد.

فاتح و سودای سرمایه داری در هند

در سال ۱۳۱۳ ش. پس از ورود سلمان خان اسدی به مشهد مجلسی در منزل محمد ولی خان اسدی نایب التولیه با حضور سلمان خان تشکیل و عده‌ای از تجار مشهد تصمیم می‌گیرند شرکت کارخانه نخ‌ریسی را با سرمایه پانصد و پنجاه هزار تومان تأسیس کنند و قرار شده که مبلغ سیصد هزارتومان را تجار مشهد تقبل نمایند و دویست و پنجاه هزار تومان هم تجار زرتشتی مقیم هندوستان بدهند..

تنها کسی که در این میان می توانست رابطه ای منطقی بین تجار ایران و هندوستان بخصوص زرتشتیان هندوستان که هم اکنون نیز در شهرهای حاشیه ای کلکلته و بمبئی حضور دارند ایجاد نماید، محمد صادق عرب بود.

جوانی که اعضای خانواده وی دفاتر تجاری متعددی در هندوستان داشتند که پیش از این به آن اشاره شده است.

ایجاد این آریستوکراسی سبب شد تا محمد صادق عرب که حالا نام خودرا به فاتح تغییر داده بود از یک تاجر جز به یکی از متمول ترین تجار کشور بدل شود.

همانگونه که ملاحظه می شود ارتباط وی با تجار مشهد و ایجاد شرکت های سهامی به گونه ای وضعیت اقتصادی محمد صادق عرب را تغییر می دهد که به سودای استقلال و حضور در پایتخت می افتد.

از سوی دیگر ارتباط خانوادگی با محمودجم سبب می شود تا وی به عنوان یک تاجر مطرح در جلسات مختلف اقتصادی حضور یافته و از وی تبدیل به چهره ای اقتصادی در کشور تبدیل شود.

سودای سرمایه داری فاتح از این تاریخ به بعد رنگ دیگری به خود می گیرد و به همین دلیل است که وی به ایجاد شراکت با حسام الدین انصاری از تجار مشهد و از اعضای اصلی هیات مدیره کارخانه نخ ریسی مشهد می پردازد.

این شراکت خیلی ادامه دار نمی شود و سپس محمد صادق عرب به فکر ایجاد شرکت های سهامی برای خود و خانواده خود می افتد که وی پس از پایان شراکت با انصاری به سراغ شراکت با محمد علی غضنفر می رود. محمد علی غضنفر فرزند محمد غضنفر پدر همسر محمدصادق فاتح و برادر همسر اوست که در هندوستان دفاتر تجاری بسیاری داشتند.

شراکت انصاری و فاتح سبب می شود تا برادر همسر وی نیز به ایران آمده و در به واردات چای می پردازند که چای وارداتی هندوستان را در بسته های مختلف بسته بندی کرده و در بین عطاری ها توزیع می کردند.

فاتح و شراکت با بهاییان

او از این طریق به ثروت بیشتری رسید و توانست ۳۳ درصد از کارخانه چیت ری را از براداران کوروس بخرد. سناتور کاظم کوروس که از بهاییان و از اعضای جامعه بهاییت ایران قبل از انقلاب بود از جمله دوستان صمیمی فاتح بود که با حضور وی مقدمات ایجاد شراکت در کارخانه چیت سازی ری را فراهم آورد.

او همچنین در این زمان با فرزندان کامران میرزا نایب السطلنه ناصری وارد معامله شد و بخش عظیمی از کامرانیه تهران را به همراه یکی از فرزندان کامران میرزا ساخت.

یقینا حضور الهیار صالح یا همان صالح آرانی وزیر عدلیه رضاخانی در دولتهای محمدعلی فروغی و محمود جم، در دفترخانه انتقال سند روستای حاجی آباد به محمد صادق فاتح یقینا رابطه نزدیک وی با دولتمردان این دوره را نشان می دهد.

الهیار صالح همان کسی است که محمدرضا شاه با حضور در پادشاهی وی را به حضور می طلبد و به او می گوید که پدرش از او خواسته تا از راهنمایی ها وی در اداره مملکت استفاده نماید.


منبع : روزنامه البرز فردا - نویسنده عبدالرحمان کمالی

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
وبگردی
آخرین اخبار